1. an across-the-board pay raise
اضافه حقوق برای همه
2. The improvement has been across the board, with all divisions either increasing profits or reducing losses.
[ترجمه گوگل]بهبود همه جانبه بوده است، با همه بخش ها یا افزایش سود یا کاهش زیان
[ترجمه ترگمان]این پیشرفت در سراسر هیات قرار دارد و همه بخش ها سود خود را افزایش داده و یا زیان را کاهش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This firm needs radical changes across the board.
[ترجمه گوگل]این شرکت نیاز به تغییرات اساسی در سراسر هیئت دارد
[ترجمه ترگمان]این شرکت به تغییرات اساسی در هیات مدیره نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In July everything we sell is reduced right across the board.
[ترجمه گوگل]در ماه ژوئیه همه چیزهایی که می فروشیم به طور کلی کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]در ماه ژوئیه هر چیزی که ما می فروشیم، در کل صفحه کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The industry needs more investment across the board.
[ترجمه گوگل]این صنعت نیاز به سرمایه گذاری بیشتری در سراسر جهان دارد
[ترجمه ترگمان]این صنعت نیاز به سرمایه گذاری بیشتری در این هیات دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The changes will affect local authorities across the board.
[ترجمه گوگل]این تغییرات بر مقامات محلی در سراسر جهان تأثیر خواهد گذاشت
[ترجمه ترگمان]این تغییرات بر مقامات محلی در سراسر این هیات تاثیر خواهد گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We find jobs for people right across the board from chief executives to cleaners.
[ترجمه گوگل]ما برای افراد در سراسر هیئت مدیره، از مدیران اجرایی گرفته تا نظافتچی، شغل پیدا می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما برای افرادی که از مدیران اجرایی تا cleaners استفاده می کنند کار پیدا می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A wage rise of 10 pounds a week across the board.
[ترجمه گوگل]افزایش دستمزد 10 پوند در هفته در سراسر هیئت مدیره
[ترجمه ترگمان]یک افزایش دست مزد ۱۰ پوندی در هفته در طول هفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Whatever the cultural background one characteristic went right across the board: the desire to evangelise.
[ترجمه گوگل]پس زمینه فرهنگی هر چه که باشد، یکی از مشخصه ها کاملاً در همه جای خود قرار داشت: میل به بشارت
[ترجمه ترگمان]زمینه فرهنگی هر چه که مشخصه فرهنگی باشد، درست در وسط تابلو قرار گرفت: تمایل به evangelise
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The difficulty of imposing spending cuts across the board was shown by social security.
[ترجمه گوگل]دشواری تحمیل کاهش هزینهها در کل توسط تامین اجتماعی نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]مشکل تحمیل کاهش مخارج بر روی بورد توسط امنیت اجتماعی نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Across the board, these two are fighting out the future of their country amid the ruins of a dying empire.
[ترجمه گوگل]در سراسر هیئت مدیره، این دو در حال مبارزه با آینده کشور خود در میان ویرانه های یک امپراتوری در حال مرگ هستند
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، این دو نفر در حال مبارزه با آینده کشور خود در میان خرابه های یک امپراطوری در حال مرگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Tariffs will be lowered across the board, but some industries will be protected for another 15 years.
[ترجمه گوگل]تعرفه ها به طور کلی کاهش می یابد، اما برخی از صنایع تا 15 سال دیگر حمایت خواهند شد
[ترجمه ترگمان]تعرفه های گمرکی بر روی عرشه کشتی کاهش خواهد یافت، اما برخی از صنایع تا ۱۵ سال دیگر محافظت خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The changes will cause problems right across the board.
[ترجمه گوگل]این تغییرات مستقیماً مشکلاتی را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]این تغییرات باعث ایجاد مشکلاتی در کل هیات مدیره خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Second, it is not true that girls underachieve across the board in education.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، این که دختران در آموزش و پرورش در سطح کلان موفقیت کمتری دارند، درست نیست
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، این موضوع درست نیست که دختران در سطح آموزش به سر می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید