acquirer


بدست اورنده، فراگیرنده

جمله های نمونه

1. Or might an innocent acquirer be assailed for failing to satisfy some other requirement?
[ترجمه گوگل]یا ممکن است یک خریدار بی گناه به دلیل عدم برآورده کردن برخی از الزامات دیگر مورد حمله قرار گیرد؟
[ترجمه ترگمان]یا ممکن است یک فرد بی گناه به خاطر ناکامی در برآوردن نیازهای دیگر مورد حمله قرار گیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Lloyds too is a substantial merchant acquirer and was the first to offer the convenience of processing both Visa and Mastercard vouchers.
[ترجمه گوگل]لویدز نیز یک خریدار تجاری قابل توجه است و اولین کسی بود که سهولت پردازش کوپن های ویزا و مسترکارت را ارائه داد
[ترجمه ترگمان]Lloyds هم یک تاجر بزرگ بازرگان است، و نخستین کسی بود که به توزیع اسناد ویزا و Mastercard پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The acquirer will obviously want warranties and indemnities to be given by people with financial strength.
[ترجمه گوگل]خریدار بدیهی است که ضمانت‌ها و غرامت‌هایی را می‌خواهد که توسط افراد دارای توان مالی ارائه شود
[ترجمه ترگمان]به طور حتم The خواهان warranties و indemnities هستند که مردم با قدرت مالی به آن ها داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The acquirer should refuse finally to settle the terms of the warranties until it has seen the disclosure letter and disclosure material.
[ترجمه گوگل]خریدار باید در نهایت از تسویه شرایط ضمانت‌نامه‌ها تا زمانی که نامه افشا و مطالب افشا را مشاهده نکرده باشد، خودداری کند
[ترجمه ترگمان]The باید در نهایت از شرایط of تا زمانی که نامه افشا و مطالب افشا را دیده باشند امتناع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Therefore, the acquirer should obtain a covenant that the seller will make up any shortfall.
[ترجمه گوگل]بنابراین، خریدار باید عهد کند که فروشنده هر کسری را جبران کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین باید قراردادی به دست آورد که فروشنده هرگونه کمبود را جبران خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The acquirer will wish to limit disclosures to those specifically referred to in the disclosure letter.
[ترجمه گوگل]خریدار مایل است افشاها را به مواردی که به طور خاص در نامه افشا به آنها اشاره شده است محدود کند
[ترجمه ترگمان]The مایل به محدود کردن افشا سازی به کسانی است که به طور خاص به نامه افشا ارجاع داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Takeovers rarely add value to the acquirer and often lead to job losses and factory closures at the acquired company.
[ترجمه گوگل]تصاحب به ندرت برای خریدار ارزش می افزاید و اغلب منجر به از دست دادن شغل و تعطیلی کارخانه در شرکت خریداری شده می شود
[ترجمه ترگمان]Takeovers به ندرت ارزش افزوده را به the اضافه می کنند و اغلب منجر به هدر رفتن شغل و تعطیلی کارخانه در شرکت acquired می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For example, a “promoter” might become a “conglomerator”, and a “professional manager” might be an “acquirer” or an “inventor-researcher”.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک "مبلغ" ممکن است به یک "مجموعه کننده" تبدیل شود، و یک "مدیر حرفه ای" ممکن است یک "اکتساب کننده" یا یک "مخترع-محقق" باشد
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، یک \"حامی\" ممکن است به \"conglomerator\" تبدیل شود، و یک \"مدیر حرفه ای\" ممکن است \"acquirer\" یا \"محقق - محقق\" باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Depending on how many shares a potential acquirer buys in the market; a formal offer to other shareholders may be required under stock exchange regulations.
[ترجمه گوگل]بسته به اینکه خریدار بالقوه چند سهم را در بازار خریداری می کند ممکن است طبق مقررات بورس اوراق بهادار، پیشنهاد رسمی به سایر سهامداران لازم باشد
[ترجمه ترگمان]بسته به این که چه تعداد از سهام در بازار سهام بخرند، پیشنهاد رسمی به سهامداران دیگر ممکن است تحت مقررات بورس سهام مورد نیاز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. eBay would be the most logical acquirer, given that they already own a 25% stake through a rather dubious stock sale by a former trusted employee of Craig's.
[ترجمه گوگل]eBay منطقی ترین خریدار خواهد بود، با توجه به اینکه آنها در حال حاضر دارای 25 درصد سهام از طریق فروش سهام نسبتا مشکوک توسط یکی از کارمندان مورد اعتماد سابق کریگ هستند
[ترجمه ترگمان]eBay the acquirer بود، با توجه به اینکه آن ها در حال حاضر ۲۵ درصد سهام را از طریق یک فروش سهام نسبتا مشکوک توسط یک کارمند مورد اعتماد سابق کریگ s در اختیار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A clever financial coup over Executive Life's junk-bond portfolio produced big profits for its acquirer.
[ترجمه گوگل]یک کودتای مالی هوشمندانه بر سر سبد اوراق قرضه ناخواسته Executive Life سود زیادی برای خریدار آن به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]یک کودتای مالی هوشمندانه بر سر سبد اوراق بهادار بنجل فروشی، سود بزرگی را برای acquirer تولید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By and large, Britons seem to welcome the newcomers. Perhaps that might change if the next big acquirer is a state-backed Chinese firm, rather than a paternalistic Indian conglomerate.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، به نظر می رسد که بریتانیایی ها از تازه واردان استقبال می کنند شاید اگر خریدار بزرگ بعدی یک شرکت چینی تحت حمایت دولت باشد، به جای یک شرکت بزرگ هندی پدرسالار، این ممکن است تغییر کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد انگلیسی ها از تازه واردها استقبال می کنند شاید این تغییر در صورتی تغییر کند که acquirer بزرگ بعدی یک شرکت چینی تحت حمایت دولت باشد، نه یک شرکت مختلط هندی و paternalistic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The leisurely time scale says a lot about China as an acquirer.
[ترجمه گوگل]مقیاس زمان فراغت در مورد چین به عنوان یک خریدار چیزهای زیادی می گوید
[ترجمه ترگمان]مقیاس زمان فراغت بسیار در مورد چین به عنوان یک acquirer می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that acquires; obtainer, person or thing that procures; achiever, attainer, one who gains

پیشنهاد کاربران

تحصیل کننده ( حسابداری )
تملیک کننده شرکت
خریدار شرکت
ارائه دهنده
پذیرنده
خریدار

بپرس