acquirable


معنی: قابل حصول، یافتنی، بدست اوردنی
معانی دیگر: بدست اوردنی، یافتنی، قابل حصول

جمله های نمونه

1. Unique screen holder design, acquirable long hours and easy to repair.
[ترجمه گوگل]طراحی منحصر به فرد نگهدارنده صفحه نمایش، ساعت های طولانی قابل دستیابی و تعمیر آسان
[ترجمه ترگمان]طراحی صفحه نمایش منحصر به فرد، ساعت های طولانی و تعمیر آسان آن آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thirdly, by using acquirable data, the dissertation chose some typical occupational pension funds as our in international comparison's raw material and done some researches and analyses.
[ترجمه گوگل]ثالثاً، پایان نامه با استفاده از داده های قابل دستیابی، برخی از صندوق های بازنشستگی شغلی معمولی را به عنوان ماده خام در مقایسه بین المللی انتخاب کرده و تحقیقات و تحلیل هایی انجام داده است
[ترجمه ترگمان]سوم، با استفاده از داده های acquirable، این رساله برخی از صندوق های بازنشستگی شغلی معمولی را در مقایسه با مواد خام مقایسه کرده و برخی تحقیقات و تحلیل های صورت گرفته را انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. According to the index system and using the acquirable data, we predict the water resources carrying capacity of the Minqin Basin in 2002010 and 2020.
[ترجمه گوگل]با توجه به سیستم شاخص و با استفاده از داده های قابل دستیابی، ظرفیت حمل منابع آب حوضه منقین را در سال های 2002010 و 2020 پیش بینی می کنیم
[ترجمه ترگمان]با توجه به سیستم شاخص و استفاده از داده های acquirable، منابع آبی حامل ظرفیت حوضه Minqin در ۲۰۰۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ را پیش بینی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We hold that, the losses which may be indemnified shall include direct losses and indirect losses (losses in acquirable interests).
[ترجمه گوگل]ما معتقدیم که زیان هایی که ممکن است جبران شود شامل زیان های مستقیم و زیان های غیرمستقیم (زیان های ناشی از منافع قابل تحصیل) می شود
[ترجمه ترگمان]ما این مساله را در نظر می گیریم که خسارت های ناشی از تلفات مستقیم و تلفات غیر مستقیم (زیان در منافع acquirable)را شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, SOC can not be measured directly but estimated from other acquirable information.
[ترجمه گوگل]با این حال، SOC را نمی توان به طور مستقیم اندازه گیری کرد، بلکه از سایر اطلاعات قابل دستیابی تخمین زد
[ترجمه ترگمان]با این حال، SOC را نمی توان به طور مستقیم اندازه گیری کرد بلکه از دیگر اطلاعات acquirable برآورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this paper we show how to mark these accessible, acquirable attainable levels of the sharing system through case study of Shanghai science and technology literature resource sharing system.
[ترجمه گوگل]در این مقاله ما نشان می‌دهیم که چگونه می‌توان این سطوح قابل دسترس و قابل دستیابی سیستم اشتراک‌گذاری را از طریق مطالعه موردی سیستم اشتراک‌گذاری منابع ادبیات علم و فناوری شانگهای علامت‌گذاری کرد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله ما نشان می دهیم که چگونه این سطوح قابل دسترسی را علامت گذاری کنیم، سطوح قابل دستیابی در سیستم تقسیم را از طریق مطالعه موردی علوم و سیستم اشتراک منابع ادبیات فن آوری شانگهای مشخص کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل حصول (صفت)
acquirable, obtainable, procurable

یافتنی (صفت)
acquirable, detectable, traceable

بدست اوردنی (صفت)
attainable, acquirable, obtainable, procurable

انگلیسی به انگلیسی

• obtainable, procurable, attainable

پیشنهاد کاربران

بپرس