acquaintanceship

/əˈkweɪntənsʃəp//əˈkweɪntənʃɪp/

اشنایی

جمله های نمونه

1. Sheridan had struck up an acquaintanceship with Giles .
[ترجمه گوگل]شریدان با گیلز آشنا شده بود
[ترجمه ترگمان]شریدان هم با جیل آشنایی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He has a wide acquaintanceship.
[ترجمه گوگل]او آشنایی گسترده ای دارد
[ترجمه ترگمان]آشنایی با هم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Four retakes of my shivering acquaintanceship with the wintry waves were needed.
[ترجمه گوگل]چهار تکرار از آشنایی لرزان من با امواج زمستانی لازم بود
[ترجمه ترگمان]چهار روز بعد از آشنائی با موج های زمستانی که از سرما می لرزیدند،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Acquaintanceship imposes its own discipline and obligation.
[ترجمه گوگل]آشنایی، انضباط و تعهد خود را تحمیل می کند
[ترجمه ترگمان]acquaintanceship نظم و انضباط خود را تحمیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sheridan had struck up an acquaintanceship with the actor-murderer Giles, a slightly bizarre eventuality which might have odd consequences.
[ترجمه گوگل]شریدان با گیلز بازیگر-قاتل آشنا شد، اتفاقی کمی عجیب که ممکن است عواقب عجیبی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]شریدان هم آشنایی با آن هنرپیشه، جیل، کمی عجیب و غریب داشت که ممکن بود نتایج عجیبی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Presently the Youngs appeared and with smiling acquaintanceship joined Filmer. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]در حال حاضر یانگ ها ظاهر شدند و با آشنایی خندان به فیلمر پیوستند فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]در این موقع the ظاهر شد و با acquaintanceship خندان به فیلمر ملحق شد فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Aim: Probing acquaintanceship status in community healty service ( CHS ) for medico.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی وضعیت آشنایی در خدمات سلامت جامعه (CHS) برای پزشکی
[ترجمه ترگمان]هدف: وضعیت آشنای Probing در خدمات healty اجتماعی (CHS)برای پزشکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the fall after the beginning of her acquaintanceship with him she married Doctor Reefy and in the following spring she died.
[ترجمه گوگل]در پاییز پس از آغاز آشنایی با او با دکتر ریفی ازدواج کرد و در بهار بعد درگذشت
[ترجمه ترگمان]بعد از آغاز آشنایی با او، با دکتر Reefy و در بهار بعد درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This settled the probability of acquaintanceship.
[ترجمه گوگل]این احتمال آشنایی را حل کرد
[ترجمه ترگمان]این احتمال آشنایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hope we of acquaintanceship can become the fine recollection!
[ترجمه گوگل]امیدوارم که ما از آشنایی بتوانیم به خاطره خوبی تبدیل شویم!
[ترجمه ترگمان]امیدوارم آشنایی با ما به یاد داشته باشد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I think this was an interesting acquaintanceship.
[ترجمه گوگل]به نظرم آشنایی جالبی بود
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم آشنایی جالبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Maybe we are the most acquaintanceship stranger on the world.
[ترجمه گوگل]شاید ما آشناترین غریبه دنیا باشیم
[ترجمه ترگمان]شاید ما شگفت انگیزترین غریبه دنیا هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Probing acquaintanceship status in community healty service ( CHS ) for medico.
[ترجمه گوگل]بررسی وضعیت آشنایی در خدمات سلامت جامعه (CHS) برای پزشکی
[ترجمه ترگمان]بررسی وضعیت acquaintanceship در خدمات healty اجتماعی (CHS)برای پزشکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was unfair to judge her on such a brief acquaintanceship.
[ترجمه گوگل]قضاوت او در مورد چنین آشنایی کوتاهی ناعادلانه بود
[ترجمه ترگمان]خیلی ناعادلانه بود که در این فاصله کوتاه درباره اش قضاوت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Powell married Violet Packenham, sister of Lord Longford, in 1934 after a brief acquaintanceship.
[ترجمه گوگل]پاول در سال 1934 پس از یک آشنایی کوتاه با ویولت پاکنهام، خواهر لرد لانگفورد ازدواج کرد
[ترجمه ترگمان]پاول در سال ۱۹۳۴ پس از آشنایی مختصری با ویولت Packenham، خواهر لرد Longford ازدواج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• friendship, relationship, familiarity

پیشنهاد کاربران

بپرس