acold


سرد، خنک، بدون احساسات

جمله های نمونه

1. He caught such acold that he coughed and night.
[ترجمه گوگل]چنان سرد شد که شب و شب سرفه کرد
[ترجمه ترگمان]چنان احساسی به او دست داد که سرفه کرد و شب سرفه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The only thing worse than acold is acold sore.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که بدتر از سرماخوردگی است، تبخال است
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که بدتر از acold است زخم معده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The stranger arrived at Bramblehurst railway station on acold, snowy day in February.
[ترجمه گوگل]غریبه در روز سرد و برفی فوریه به ایستگاه راه آهن برامبلهورست رسید
[ترجمه ترگمان]آن غریبه به ایستگاه راه آهن Bramblehurst در روز برفی در ماه فوریه رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I've got acold consequently nose is stuffy and can smell nothing.
[ترجمه گوگل]من سرما خورده ام، در نتیجه بینی گرفتگی دارد و هیچ بویی نمی دهد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه بینی و بینی من خفه است و بوی هیچ چیز را حس نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When I got up this morning, I found that I had acold had a little headache.
[ترجمه Nazanin Dashtban] امروز صبح که بیدار شدم متوجه شدم سرما خورده ام و کمی سردرد دارم.
|
[ترجمه گوگل]امروز صبح که از خواب بیدار شدم، متوجه شدم سرما خورده بودم و کمی سردرد دارم
[ترجمه ترگمان]امروز صبح وقتی بیدار شدم متوجه شدم که سرم درد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس