اسم ( noun )
• (1) تعریف: the act of acknowledging, or the fact of being acknowledged.
• مترادف: admission, affirmation, answer, assent, avowal, concession, honor, profession, recognition, reply, response, salute
• متضاد: disclaimer
• مشابه: appreciation, concurrence, confession, credit, declaration, greeting, salutation
• مترادف: admission, affirmation, answer, assent, avowal, concession, honor, profession, recognition, reply, response, salute
• متضاد: disclaimer
• مشابه: appreciation, concurrence, confession, credit, declaration, greeting, salutation
- The government's acknowledgment of the top-secret military bases surprised everyone.
[ترجمه گوگل] اعتراف دولت به پایگاه های نظامی فوق سری همه را شگفت زده کرد
[ترجمه ترگمان] آگاهی دولت از پایگاه های مخفی نظامی همه را شگفت زده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آگاهی دولت از پایگاه های مخفی نظامی همه را شگفت زده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Signing the paper is an acknowledgment that you have received your order in good condition.
[ترجمه گوگل] امضای کاغذ به منزله تایید این است که سفارش خود را در شرایط خوبی دریافت کرده اید
[ترجمه ترگمان] امضا کردن این مقاله نشانه آن است که شما سفارش خود را در شرایط خوبی دریافت کرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] امضا کردن این مقاله نشانه آن است که شما سفارش خود را در شرایط خوبی دریافت کرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- World acknowledgment of the new nation has brought a sense of optimism to the people.
[ترجمه گوگل] اعتراف جهانی به ملت جدید، حس خوش بینی را برای مردم به ارمغان آورده است
[ترجمه ترگمان] اعلام جهانی این ملت جدید حس خوش بینی به مردم را به ارمغان آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اعلام جهانی این ملت جدید حس خوش بینی به مردم را به ارمغان آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a formal expression of thanks.
• مترادف: appreciation, recognition, thanks
• مشابه: gratitude, gratuity, honorarium, tribute
• مترادف: appreciation, recognition, thanks
• مشابه: gratitude, gratuity, honorarium, tribute
- In his acknowledgement to his professor, he thanked her for both her guidance and support.
[ترجمه گوگل] او در قدردانی از استادش، از راهنمایی و حمایت او تشکر کرد
[ترجمه ترگمان] در اقرار خود به استاد، از او به خاطر راهنمایی و حمایت از او تشکر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] در اقرار خود به استاد، از او به خاطر راهنمایی و حمایت از او تشکر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید