acidly


باترشرویی، به تندی

جمله های نمونه

1. 'I'm sure you're right,' he said acidly.
[ترجمه گوگل]با اسیدی گفت: "مطمئنم حق با شماست "
[ترجمه ترگمان]با ترشرویی گفت: مطمئنم که حق با توا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. 'Thanks for nothing,' she said acidly.
[ترجمه گوگل]او با اسیدی گفت: "برای هیچ چیز متشکرم "
[ترجمه ترگمان]با ترشرویی گفت: به خاطر هیچی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She stood up, smiling acidly, and bade him good day.
[ترجمه گوگل]او ایستاد، لبخندی اسیدی زد و به او روز بخیر کرد
[ترجمه ترگمان]زن از جا برخاست، با ترشرویی لبخند زد و روز به خیر خداحافظی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But then, she thought acidly, he had probably never been young in his life; some people were like that.
[ترجمه گوگل]اما پس از آن، او با اسیدی فکر کرد، او احتمالاً هرگز در زندگی خود جوان نبوده است بعضی ها اینطوری بودند
[ترجمه ترگمان]فکر کرد: اما در این صورت، شاید هرگز در زندگی او جوان نبوده، بعضی از مردم این طور بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Of course there was no rush, she thought acidly, making her way up the stairs.
[ترجمه گوگل]البته عجله ای نداشت، او با اسیدی فکر کرد و از پله ها بالا رفت
[ترجمه ترگمان]در حالی که از پله ها بالا می رفت، با ترشرویی فکر کرد: البته که عجله ای در کار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She also remarks, rather acidly, that women these days are inclined to be arrogant when they're in charge.
[ترجمه گوگل]او همچنین، نسبتاً اسیدی خاطرنشان می‌کند که زنان این روزها زمانی که مسئولیت دارند، تمایل دارند که مغرور باشند
[ترجمه ترگمان]او همچنین با ترشرویی می گوید که زنان این روزها زمانی که مسئول هستند، مغرور می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cog liable to mildew damage effect ins acidly.
[ترجمه گوگل]دندانه دار در معرض آسیب کپک به صورت اسیدی است
[ترجمه ترگمان] امکان داره که به ins آسیب وارد کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He added, acidly: " They don't worry about debt, for a start. "
[ترجمه گوگل]او با حالت اسیدی اضافه کرد: برای شروع نگران بدهی نیستند
[ترجمه ترگمان]وی با ترشرویی گفت: \" آن ها نگران بدهی نیستند، برای یک شروع \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Speaking acidly, Keycase used a line already rehearsed.
[ترجمه گوگل]کی‌کیز با اسیدی صحبت کردن، از خطی استفاده کرد که قبلاً تمرین کرده بود
[ترجمه ترگمان]acidly، Keycase قبلا تمرین کرده بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He hardened his heart and turned on his computer, smiling acidly at the screen.
[ترجمه گوگل]قلبش را سخت کرد و کامپیوترش را روشن کرد و با لبخندی اسیدی به صفحه نمایش لبخند زد
[ترجمه ترگمان]او قلب خود را سفت کرد و روی کامپیوتر خود چرخید و با ترشرویی به صفحه تلویزیون لبخند زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Please advise your travel plan at earliest date so we make argot acidly.
[ترجمه گوگل]لطفاً برنامه سفر خود را زودتر اعلام کنید تا آرگوت را اسیدی کنیم
[ترجمه ترگمان]آرگو با ترشرویی می گوید: لطفا در اسرع وقت برنامه سفر خود را توصیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The vulgarians with whom Lily and Ralph grapple unsuccessfully are accurately and acidly observed.
[ترجمه گوگل]افراد مبتذل که لیلی و رالف با آنها به طور ناموفق دست و پنجه نرم می کنند، دقیق و اسیدی مشاهده می شوند
[ترجمه ترگمان]The که لی لی و رالف با او گلاویز شده بودند، با دقت و تندی گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "You don't know how to be a mother and you never did," she said acidly.
[ترجمه گوگل]او با حالت اسیدی گفت: "تو نمی دانی چگونه مادر باشی و هرگز این کار را نکردی "
[ترجمه ترگمان]او با ترشرویی گفت: \" شما نمی دانید که چطور یک مادر شوید و هرگز این کار را نکردید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• scathingly, caustically; in an acidic manner, sourly

پیشنهاد کاربران

با طعنه، با لحنِ نیش داری، به طورِ گزنده ای، با تمسخر، با کنایه؛ با دلخوری، با تلخی

بپرس