acidity

/əˈsɪdəti//əˈsɪdəti/

معنی: ترشی، اسیدیته، حموضت
معانی دیگر: تندی و سوزانی، میزان ترشی، خاصیت اسیدی، میزان اسیدی، ترشایی، تلخی، گزندگی، ترشی معده، زیادی اسید معده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the characteristic or state of being acid.

(2) تعریف: sourness.
مشابه: acerbity

(3) تعریف: the condition of having excess acid.

جمله های نمونه

1. the acidity of lime juice
ترشی آب لیمو

2. he talked with envious acidity
او با ترشرویی غبطه آمیزی حرف می زد.

3. let us test the acidity of this vinegar
بیایید میزان اسیدی بودن این سرکه را بسنجیم.

4. Check the acidity of the soil with a test kit.
[ترجمه گوگل]اسیدیته خاک را با کیت تست چک کنید
[ترجمه ترگمان]اسیدیته خاک را با یک بسته آزمایش چک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Acidity in soil can be neutralized by spreading lime on it.
[ترجمه گوگل]اسیدیته خاک را می توان با پخش آهک روی آن خنثی کرد
[ترجمه ترگمان]اسیدیته در خاک می تواند با گسترش lime روی آن خنثی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Add honey to counterbalance the acidity.
[ترجمه گوگل]برای متعادل کردن اسیدیته، عسل را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]عسل را به محلول اسیدی اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A pH test measures the acidity or alkalinity of a substance.
[ترجمه گوگل]آزمایش pH اسیدیته یا قلیایی بودن یک ماده را اندازه گیری می کند
[ترجمه ترگمان]یک تست pH، اسیدیته و یا alkalinity یک ماده را اندازه گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lime was used to neutralize the acidity of the soil.
[ترجمه گوگل]برای خنثی کردن اسیدیته خاک از آهک استفاده شد
[ترجمه ترگمان]برای خنثی کردن the خاک عادت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many show more than a tenfold increase in acidity since 1850.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها بیش از ده برابر افزایش اسیدیته را از سال 1850 نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]بسیاری بیش از ده برابر افزایش در اسیدیته از سال ۱۸۵۰ نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A decrease in acidity of rainwater was recorded at nine sites, with only one recording a statistically significant increase.
[ترجمه گوگل]کاهش اسیدیته آب باران در نه سایت ثبت شد که تنها یکی از آنها افزایش آماری معنی‌داری را ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]کاهشی در اسیدیته آب باران در نه مکان ثبت شد و تنها یک افزایش آماری معنی دار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Once the acidity is right, huge, mechanical, stainless steel forks are switched on to cut the curd into large chunks.
[ترجمه گوگل]هنگامی که اسیدیته مناسب شد، چنگال‌های مکانیکی و بزرگ از فولاد ضد زنگ روشن می‌شوند تا کشک را به تکه‌های بزرگ برش دهند
[ترجمه ترگمان]زمانی که اسیدیته درست است، دوشاخه فولادی بسیار بزرگ، مکانیکی، ضد زنگ به منظور بریدن قطعات خرد شده به تکه های بزرگ تغییر داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wine acidity, he explains, is swallowed up by the natural sweetness of the shallots.
[ترجمه گوگل]او توضیح می دهد که اسیدیته شراب توسط شیرینی طبیعی موسیر بلعیده می شود
[ترجمه ترگمان]توضیح می دهد: آب، acidity، با شیرینی طبیعی of بلعیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As a result of the increasing acidity, certain acidophilic soil bacteria are then released, which promote further acidification.
[ترجمه گوگل]در نتیجه افزایش اسیدیته، باکتری‌های اسیدوفیل خاصی از خاک آزاد می‌شوند که باعث اسیدی شدن بیشتر می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه افزایش اسیدیته و افزایش اسیدیته، برخی از باکتری های خاک اسیدی مشخص آزاد می شوند، که اسیدی شدن بیشتر را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Urine was recommended as a mouthwash because its acidity was thought to prevent tooth decay!
[ترجمه گوگل]ادرار به عنوان دهانشویه توصیه می شد زیرا تصور می شد اسیدیته آن از پوسیدگی دندان جلوگیری می کند!
[ترجمه ترگمان]Urine به عنوان یک mouthwash توصیه شد چون قدرت اسیدی آن برای جلوگیری از پوسیدگی دندان در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Water condition: Very soft water with slight acidity.
[ترجمه گوگل]وضعیت آب: آب بسیار نرم با اسیدیته کمی
[ترجمه ترگمان]شرایط آب: آب بسیار نرم با اسیدیته اندک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترشی (اسم)
acerbity, pickle, acidity, acidification, souse, verjuice, asperity

اسیدیته (اسم)
acidity

حموضت (اسم)
acidity

تخصصی

[شیمی] قدرت اسیدی
[عمران و معماری] خاصیت اسیدی
[مهندسی گاز] اسیدی
[نساجی] قدرت اسیدی - اسیدیته ( تراکم یون های هیدروژن موجود در محلول ) - میزان اسیدی بودن

انگلیسی به انگلیسی

• state or quality of being acid; sourness, tartness; increase in the production of acid
acidity is the quality of having a ph value lower than 7.
acidity is also the making of unkind or critical remarks.

پیشنهاد کاربران

Bitterness or sharpness in a person's remarks or tone.
کلام/سخن/لحن/بیان: برندگی، تندی، تیزی، تلخی، برش، سوزش، شدت.
منابع• https://languages.oup.com/
ترشی، خاصیتِ اسیدی ( شیمی ) ؛ ترشیدگی؛ ترش کردگی ( معده )
acidity ( شیمی )
واژه مصوب: اسیدینگی
تعریف: میزان اسیدی بودن یک محلول
شیمی:اسیدیته
اسیدیت
ترش کردن معده

بپرس