acidify

/əˈsɪdəˌfaɪ//əˈsɪdɪfaɪ/

معنی: ترش کردن، اسید کردن، حامض کردن
معانی دیگر: تبدیل به اسید کردن یا شدن، اسیدی کردن یا شدن، حام­ کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: acidifies, acidifying, acidified
• : تعریف: to make or change into acid.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: acidifiable (adj.), acidification (n.), acidifier (n.)
• : تعریف: to become or change into acid.

جمله های نمونه

1. Once your water is soft it is easily acidified using peat filtration.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آب شما نرم شد، به راحتی با استفاده از فیلتراسیون ذغال سنگ نارس اسیدی می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آب شما نرم است، به راحتی با فیلتراسیون استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It appears that deciduous trees do not acidify in this way.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که درختان برگریز به این ترتیب اسیدی نمی شوند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که درختان برگریز به این شکل نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Because cryptocorynes acidify the water, they form a favorable medium for the survival and spawning of many popular fish species.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که کریپتوکورین ها آب را اسیدی می کنند، محیطی مطلوب برای بقا و تخم ریزی بسیاری از گونه های ماهی محبوب تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که cryptocorynes آب را تمیز می کند، یک محیط مناسب برای بقا و تولید بسیاری از گونه های محبوب ماهی ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Again, acidifying old water is not suitable.
[ترجمه گوگل]باز هم اسیدی کردن آب قدیمی مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]دوباره، آب شیرین acidifying مناسب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Many plant cells rapidly expand when their cell walls are acidified; acid activates enzymes that increase the flexibility of cell walls.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سلول های گیاهی زمانی که دیواره سلولی آنها اسیدی می شود، به سرعت منبسط می شوند اسید آنزیم هایی را فعال می کند که انعطاف پذیری دیواره های سلولی را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سلول های گیاهی به سرعت گسترش می یابند که دیواره های سلولی آن ها acidified هستند؛ اسید آنزیم هایی را فعال می کند که انعطاف پذیری دیواره ای سلول را افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Acidifying droplets can reduce the growth of trees and crops, at concentrations far lower, than had been suspected up to now.
[ترجمه گوگل]قطرات اسیدی می‌توانند رشد درختان و محصولات را در غلظت‌های بسیار کمتر از آنچه تاکنون تصور می‌شد کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]قطرات Acidifying می توانند رشد درختان و محصولات را در غلظت های پایین تری نسبت به حال حاضر کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. N deposition can acidify the soil and leaching the exchangeable base cations.
[ترجمه گوگل]رسوب نیتروژن می تواند خاک را اسیدی کند و کاتیون های باز قابل تعویض را شسته شود
[ترجمه ترگمان]این رسوب می تواند خاک را آلوده کرده و لیچینگ base را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. TCEP hydrochloride can acidify the crystallization solution.
[ترجمه گوگل]هیدروکلراید TCEP می تواند محلول کریستالیزاسیون را اسیدی کند
[ترجمه ترگمان]هیدروکلرید TCEP می تواند به محلول crystallization کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rising carbon dioxide levels acidify the ocean, which has a particularly devastating effect on organisms that have calcium carbonate shells, like Foraminifera.
[ترجمه گوگل]افزایش سطح دی اکسید کربن اقیانوس ها را اسیدی می کند، که تأثیر مخرب خاصی بر موجودات دارای پوسته کربنات کلسیم مانند روزن داران دارد
[ترجمه ترگمان]افزایش سطح دی اکسید کربن در اقیانوس، که تاثیر مخربی بر روی ارگانیسم هایی دارد که پوسته های کربنات کلسیم دارند، مانند Foraminifera
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Adding vinegar will acidify the solution.
[ترجمه گوگل]افزودن سرکه محلول را اسیدی می کند
[ترجمه ترگمان]افزودن سرکه راه حل را حل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cranberry juice is often recommended to acidify the urine and discourage development of stones.
[ترجمه گوگل]آب زغال اخته اغلب برای اسیدی کردن ادرار و جلوگیری از تشکیل سنگ توصیه می شود
[ترجمه ترگمان]عصاره Cranberry اغلب توصیه می شود که ادرار را تمیز کرده و تولید سنگ را دلسرد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pollutants can acidify surface water.
[ترجمه گوگل]آلاینده ها می توانند آب های سطحی را اسیدی کنند
[ترجمه ترگمان]آلاینده ها می توانند آب سطحی را تخلیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bennett and Williams suggest that the cells of opening or closing traps acidify their own walls by releasing hydrogen ions.
[ترجمه گوگل]بنت و ویلیامز پیشنهاد می‌کنند که سلول‌های تله‌های باز یا بسته، دیواره‌های خود را با آزاد کردن یون‌های هیدروژن اسیدی می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بنت و ویلیامز پیشنهاد می کنند که سلول های باز یا بسته، با آزاد کردن یون های هیدروژن، دیواره ای خود را مسدود می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was most advantageous to the coagulation that made the raw influent wastewater acidify 20 hours.
[ترجمه گوگل]بیشترین سود را برای انعقاد داشت که فاضلاب ورودی خام را 20 ساعت اسیدی کرد
[ترجمه ترگمان]این آب بیش از همه به خاطر انعقاد آب مایع ورودی که ۲۰ ساعت به هدر رفت مفید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Includes the amino acid and vitamin C, prevents the skin to acidify, skin moisturizing, tightens the skin.
[ترجمه گوگل]حاوی اسید آمینه و ویتامین C، از اسیدی شدن پوست جلوگیری می کند، پوست را مرطوب می کند، پوست را سفت می کند
[ترجمه ترگمان]شامل اسید آمینه و ویتامین C، از پوست به مرطوب شدن پوست جلوگیری می کند، مرطوب کننده پوست، پوست را محکم تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترش کردن (فعل)
acerbate, acidify, acidulate

اسید کردن (فعل)
acidify

حامض کردن (فعل)
acidify

تخصصی

[شیمی] 1- تبدیل به اسید کردن یا شدن، اسیدى کردن یا شدن 2- ترش کردن یا شدن، ترشیدن، ترشاندن
[نساجی] اسید شدن - اسید کردن

انگلیسی به انگلیسی

• make or become acid

پیشنهاد کاربران

1. اسید کردن، ترشانیدن ( شیمی )
2. اسید شدن، ترشیدن

بپرس