acidification

/əˌsɪdəfəˈkeɪʃn̩//əˌsɪdɪfɪˈkeɪʃn̩/

معنی: ترشی، اسید سازی، اسید شدگی، تحمیض
معانی دیگر: تحمی­

جمله های نمونه

1. Acidification is less of a problem on the richer lowland soils because rainwater acids are quickly neutralized.
[ترجمه گوگل]اسیدی شدن در خاک های دشت غنی تر مشکل کمتری دارد زیرا اسیدهای آب باران به سرعت خنثی می شوند
[ترجمه ترگمان]Acidification کم تر از یک مشکل بر روی زمین های پست richer است چرا که آب باران به سرعت خنثی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The runoff has the catabatic effect to acidification of water quality.
[ترجمه گوگل]رواناب اثر کاتاباتیکی بر اسیدی شدن کیفیت آب دارد
[ترجمه ترگمان]رواناب دارای تاثیر catabatic به اسیدی شدن کیفیت آب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Treatment of dyeing wastewater by hydrolytic acidification, bio contact oxidation and flotation process was described.
[ترجمه گوگل]تصفیه فاضلاب رنگرزی با اسیدی شدن هیدرولیتیک، اکسیداسیون تماسی زیستی و فرآیند فلوتاسیون شرح داده شد
[ترجمه ترگمان]اضافه کردن آب و فاضلاب ناشی از اسیدی شدن hydrolytic، اکسیداسیون تماس زیستی و فرآیند فلوتاسیون توضیح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For those precious ecosystems, ocean acidification is but one of many environmental stresses, an onslaught that includes greenhouse warming, local pollution, overfishing and habitat destruction.
[ترجمه گوگل]برای آن اکوسیستم های گرانبها، اسیدی شدن اقیانوس تنها یکی از بسیاری از استرس های محیطی است، حمله ای که شامل گرم شدن گلخانه، آلودگی محلی، صید بی رویه و تخریب زیستگاه می شود
[ترجمه ترگمان]اسیدی شدن اقیانوس ها به خاطر آن اکو سیستم های ارزشمند، یکی از تنش های زیست محیطی است که شامل گرم شدن گازهای گلخانه ای، آلودگی محلی، صید بی رویه و تخریب زیستگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A combined system consisting of hydrolysis acidification, denitrification and nitrification reactors was used to removal carbon and nitrogen from the nylon-6 production wastewater.
[ترجمه گوگل]یک سیستم ترکیبی متشکل از هیدرولیز اسیدی شدن، نیترات زدایی و راکتورهای نیتریفیکاسیون برای حذف کربن و نیتروژن از فاضلاب تولید نایلون-6 استفاده شد
[ترجمه ترگمان]نیترات زدایی و رآکتورهای نیترات ساز نیتروژن برای حذف کربن و نیتروژن از فاضلاب تولید نایلون - ۶ مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Reservoir acidification reconstruction is one of main measures for low permeability carbonate oil - gas reservoir increasing production.
[ترجمه گوگل]بازسازی اسیدی شدن مخزن یکی از اقدامات اصلی برای افزایش تولید مخزن کربنات کربناته کم نفوذپذیری است
[ترجمه ترگمان]بازسازی اسیدی مخزن یکی از معیارهای اصلی برای ذخایر کم نفوذپذیری گاز - گاز و افزایش تولید ذخایر گاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If acidification kills tiny sea snails known as pteropods, as it is likely to, the Pacific salmon that feed upon these planktonic creatures may also die.
[ترجمه گوگل]اگر اسیدی شدن حلزون های دریایی ریز را که به عنوان پتروپود شناخته می شوند، بکشد، ماهی قزل آلا اقیانوس آرام که از این موجودات پلانکتونیک تغذیه می کند نیز ممکن است بمیرد
[ترجمه ترگمان]اگر اسیدی شدن ماهی های کوچک دریایی به نام pteropods را می کشد، سالمون اقیانوس آرام که از این موجودات planktonic تغذیه می کند نیز ممکن است بمیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Acidification is a major stimulation treatment for Yumen Qingxi oilfield, but a lot of oil wells action period are shorter.
[ترجمه گوگل]اسیدی شدن یک درمان تحریک کننده اصلی برای میدان نفتی Yumen Qingxi است، اما دوره عمل بسیاری از چاه های نفت کوتاه تر است
[ترجمه ترگمان]Acidification یک عملیات تحریک بزرگ برای میدان نفتی Yumen Qingxi است اما مقدار زیادی از چاه های نفت دوره فعالیت کمتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Luminal acidification in the epididymis is an important process for the regulation of male fertility.
[ترجمه گوگل]اسیدی شدن لومینال در اپیدیدیم فرآیند مهمی برای تنظیم باروری مردان است
[ترجمه ترگمان]اسیدی شدن Luminal در epididymis یک فرآیند مهم برای تنظیم باروری نرینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The effect of micro - aerobic hydrolysis and acidification to high strength antibiotic wastewater treatment is studied.
[ترجمه گوگل]اثر هیدرولیز میکرو هوازی و اسیدی شدن در تصفیه فاضلاب آنتی بیوتیکی با استحکام بالا مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]تاثیر هیدرولیز میکرو - aerobic و اسیدی شدن آن ها به تصفیه فاضلاب بالا مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fluorin boric acid acidification effect is best of all, little rock framework fabric breakage after acidifying, control particles moving effectively.
[ترجمه گوگل]اثر اسیدی شدن اسید بوریک فلوئور از همه بهتر است، کمی شکستگی پارچه چارچوب سنگ پس از اسیدی شدن، کنترل ذرات به طور موثر
[ترجمه ترگمان]اسیدی شدن اسید بوریک در همه جا بهتر است، ساختار کوچک بافت صخره پس از acidifying شدن، ذرات کنترل به طور موثر حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. New method for the production of nicotine from waste tobacco by saponification, distillation, (acidification), inspissation, extraction had been investigated.
[ترجمه گوگل]روش جدیدی برای تولید نیکوتین از ضایعات تنباکو به روش صابون سازی، تقطیر، (اسیدی کردن)، الهام بخشیدن، استخراج، بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]روش جدید برای تولید نیکوتین از طریق saponification، تقطیر، (اسیدی شدن)، inspissation، استخراج و استخراج مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Based on the theory of hydrolysis acidification a method to reduce excess sludge is introduced.
[ترجمه گوگل]بر اساس تئوری اسیدی شدن هیدرولیز روشی برای کاهش لجن اضافی معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]با توجه به تئوری اسیدی شدن، روشی برای کاهش لجن اضافی معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Through addition, acidification, closed ring and finally decompressed distillation, hydroxyl propane was made used propenol as initial material.
[ترجمه گوگل]از طریق افزودن، اسیدی شدن، حلقه بسته و در نهایت تقطیر غیر فشرده، هیدروکسیل پروپان ساخته شد که از پروپنول به عنوان ماده اولیه استفاده شد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، اسیدی شدن، حلقه بسته و در نهایت تقطیر decompressed، هیدروکسیل هیدروکسیل به عنوان ماده اولیه به کار برده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترشی (اسم)
acerbity, pickle, acidity, acidification, souse, verjuice, asperity

اسید سازی (اسم)
acidification

اسید شدگی (اسم)
acidification

تحمیض (اسم)
acidification

تخصصی

[شیمی] اسیدی کردن، اسید سازى، ترشى، اسید شدگى، تحمیض
[خاک شناسی] اسیدسازی

انگلیسی به انگلیسی

• process of making or becoming acid

پیشنهاد کاربران

اسیدی کردن، اسید سازی؛ اسید شدگی
acidification ( شیمی )
واژه مصوب: اسیدی کردن
تعریف: فرایند افزودن اسید به محلول برای رساندن پ. هاش. آن به زیر هفت

بپرس