acidic

/əˈsɪdɪk//əˈsɪdɪk/

معنی: اسیدی، تشکیل دهندهء اسید، اسید دار
معانی دیگر: دارای مواد اسیدزا، اسیدزا، ترش، تند و سوزآور

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: like acid in taste, smell, pungency, or the like; acid.
مشابه: acid, mordant, sour, tart

- I find that salad dressing too acidic for my taste.
[ترجمه گوگل] به نظر من آن سس سالاد برای ذائقه من خیلی اسیدی است
[ترجمه ترگمان] من دیدم که اون سالاد برای ذائقه من خیلی اسیدی به نظر می رسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Which is more acidic: red wine or white wine?
[ترجمه گوگل] کدام یک اسیدی تر است: شراب قرمز یا شراب سفید؟
[ترجمه ترگمان] کدام یک اسیدی است: شراب قرمز یا شراب سفید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: tending to form acid.

(3) تعریف: containing a high proportion of acid-forming silica, as rocks or soil.

جمله های نمونه

1. acidic rocks
سنگ های اسیدزا،سنگ های اسیدی

2. acidic soil
خاک اسیدی

3. Some fruit juices are very acidic.
[ترجمه گوگل]برخی از آب میوه ها بسیار اسیدی هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از میوه ها بسیار اسیدی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dissolved carbon dioxide makes the water more acidic.
[ترجمه گوگل]دی اکسید کربن محلول آب را اسیدی تر می کند
[ترجمه ترگمان]دی اکسید کربن دی اکسید کربن آب را بیشتر اسیدی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Skin is naturally slightly acidic and has a pH of
[ترجمه گوگل]پوست به طور طبیعی کمی اسیدی است و دارای pH است
[ترجمه ترگمان]پوست به طور طبیعی کمی اسیدی است و pH آن کمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some fruit juices taste a bit acidic.
[ترجمه گوگل]طعم برخی از آب میوه ها کمی اسیدی است
[ترجمه ترگمان]برخی از میوه ها طعم اسیدی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The plant prefers a neutral or slightly acidic soil.
[ترجمه گوگل]این گیاه خاک خنثی یا کمی اسیدی را ترجیح می دهد
[ترجمه ترگمان]گیاه یک خاک خنثی یا کمی اسیدی را ترجیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Soil beneath a tree is often more acidic, especially if you allow leaves to decompose where they fall under the canopy.
[ترجمه گوگل]خاک زیر درخت اغلب اسیدی تر است، به خصوص اگر اجازه دهید برگ ها در جایی که زیر تاج می افتند تجزیه شوند
[ترجمه ترگمان]خاک زیر یک درخت اغلب اسیدی است، به خصوص اگر به برگ ها اجازه دهید تا در جایی که زیر سایبان می افتند، تجزیه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Does acidic soil preserve well?
[ترجمه گوگل]آیا خاک اسیدی به خوبی حفظ می شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا زمین اسیدی به خوبی حفظ می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It enjoys slightly acidic water and seems to adapt well to higher than usual temperatures.
[ترجمه گوگل]از آب کمی اسیدی لذت می برد و به نظر می رسد به خوبی با دماهای بالاتر از حد معمول سازگار است
[ترجمه ترگمان]آن از آب اسیدی کمی برخوردار است و به نظر می رسد با بالاتر از دماهای معمولی سازگار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gladioli prefer a neutral or slightly acidic soil.
[ترجمه گوگل]گلادیول ها خاک خنثی یا کمی اسیدی را ترجیح می دهند
[ترجمه ترگمان]Gladioli یک خاک خنثی یا کمی اسیدی را ترجیح می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pairs breeding along acidic streams laid their eggs slightly later, laid fewer, lighter eggs and fed their chicks less often.
[ترجمه گوگل]جفت هایی که در امتداد رودخانه های اسیدی زاد و ولد می کردند تخم های خود را کمی دیرتر می گذاشتند، تخم های کمتر و سبک تری می گذاشتند و کمتر به جوجه های خود غذا می دادند
[ترجمه ترگمان]Pairs که در کنار جویبارها اسیدی قرار می گیرند کمی بعد تخم های خود را می گذارند، تخم مرغ سبک تر می گذارند و جوجه ها را کم تر تغذیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mechanical woodpulp is acidic and is used for the cheapest types of paper like newsprint or certain types of cartridge paper.
[ترجمه گوگل]خمیر چوب مکانیکی اسیدی است و برای ارزان ترین انواع کاغذ مانند کاغذ روزنامه یا انواع خاصی از کاغذ کارتریج استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]woodpulp مکانیکی اسیدی است و برای ارزان ترین انواع کاغذ مانند کاغذ روزنامه یا انواع خاصی از کارتریج استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As previous closures have shown, this acidic and toxic floodwater eventually finds its way into waterways.
[ترجمه گوگل]همانطور که بسته های قبلی نشان داده است، این سیلاب اسیدی و سمی در نهایت به آبراه ها راه پیدا می کند
[ترجمه ترگمان]همانطور که تعطیلی قبلی نشان داده شد، این سیلاب اسیدی و سمی در نهایت راه خود را در راه های آبی پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Two colours so acidic and draining that only Timmy Mallett can survive them, and still look like a vat of coleslaw.
[ترجمه گوگل]دو رنگ آنقدر اسیدی و آب‌ریز که فقط تیمی مالت می‌تواند از آن‌ها جان سالم به در ببرد، و هنوز هم مانند یک خمره سالاد کلم به نظر می‌رسد
[ترجمه ترگمان]دو رنگ این قدر اسیدی و خشک هستند که فقط Timmy Mallett می توانند از آن ها جان سالم به در ببرند، و هنوز هم مثل خمره شراب coleslaw
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اسیدی (صفت)
acidic

تشکیل دهندهء اسید (صفت)
acidic

اسید دار (صفت)
acidic

تخصصی

[عمران و معماری] اسیدی
[نساجی] اسیدی ( دارای خاصیت اسیدی)

انگلیسی به انگلیسی

• resembling acid; acid forming; containing large amounts of silica
something that is acidic contains acid or has a ph value of less than 7.

پیشنهاد کاربران

اسیدی
مثال:
acidic water can eat away at pipes
آب اسیدی می تواند در لوله ها فرسودگی ایجاد کند.
اسیدی، ترش
تند، زننده، شدید، تهاجمی
[در مورد گفتگو و بحث بر سر موضوعی جنجالی] مخرب، زننده، تنش زا
مثلا:
Their argument became too acidic

بپرس