achor

/ˈeɪkər//ˈeɪkə/

طب بثورات فلسی پوست سر

جمله های نمونه

1. Achor cites studies showing that people who keep a daily "gratitude list" become happier and more successful over time.
[ترجمه گوگل]آکور به مطالعاتی اشاره می کند که نشان می دهد افرادی که روزانه «فهرست سپاسگزاری» را نگه می دارند با گذشت زمان شادتر و موفق تر می شوند
[ترجمه ترگمان]Achor به مطالعات نشان می دهد که افرادی که یک لیست \"سپاسگزاری\" روزانه را حفظ می کنند، در طول زمان شادتر و موفق تر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Positive psychology expert Shawn Achor helped design and teach the famed happiness course at Harvard University.
[ترجمه گوگل]شاون آکور، کارشناس روانشناسی مثبت گرا به طراحی و تدریس دوره شادی مشهور در دانشگاه هاروارد کمک کرد
[ترجمه ترگمان](Shawn Achor)، متخصص روانشناسی مثبت، به طراحی و تدریس روند مشهور شادی در دانشگاه هاروارد کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "We think work is the opposite of happiness," Achor says. Instead, he suggests workers reframe the way they think about their jobs.
[ترجمه گوگل]آکور می گوید: «ما فکر می کنیم کار برعکس شادی است درعوض، او به کارگران پیشنهاد می‌کند که طرز فکرشان در مورد شغلشان را اصلاح کنند
[ترجمه ترگمان]Achor می گوید: \" ما فکر می کنیم که کار مخالف شادی است \" در عوض، او پیشنهاد می کند که کارگران طرز فکر کردن درباره شغل خود را تغییر دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Achor suggests that you rethink each of your daily tasks.
[ترجمه گوگل]آکور به شما پیشنهاد می کند که در هر یک از وظایف روزانه خود تجدید نظر کنید
[ترجمه ترگمان]Achor پیشنهاد می کند که شما درباره هر یک از وظایف روزانه خود تجدید نظر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Achor advises that you begin with manageable goals that you are confident you can accomplish.
[ترجمه گوگل]آکور توصیه می کند که با اهداف قابل کنترلی شروع کنید که مطمئن هستید می توانید به آنها برسید
[ترجمه ترگمان]Achor توصیه می کند که با اهداف قابل کنترل خود شروع کنید تا مطمئن شوید که قادر به انجام این کار هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When Achor lectured about positive psychology at financial firm UBS, he noticed that they had been teaching their employees that stress is bad, which only increased their stress further.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آکور در مورد روانشناسی مثبت در شرکت مالی UBS سخنرانی کرد، متوجه شد که آنها به کارکنان خود یاد می‌دادند که استرس بد است، که فقط استرس آنها را بیشتر می‌کرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که Achor در مورد روانشناسی مثبت در UBS شرکت مالی سخنرانی کرد، متوجه شد که آن ها به کارمندان خود آموزش داده بودند که استرس بد است، که تنها استرس خود را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Use failure to fuel success, says Achor, adding that Coca-Cola investor meetings begin with the telling of its successes and failures, each considered equally.
[ترجمه گوگل]آکور می‌گوید از شکست برای تقویت موفقیت استفاده کنید و افزود که جلسات سرمایه‌گذار کوکاکولا با بیان موفقیت‌ها و شکست‌های کوکاکولا آغاز می‌شود که هر کدام به یک اندازه در نظر گرفته می‌شوند
[ترجمه ترگمان]Achor می گوید: از شکست در موفقیت سوخت استفاده کنید و اضافه کرد که جلسات سرمایه گذار کوکا کولا با گفتن موفقیت ها و شکست های خود شروع می کنند، هر یک به طور مساوی در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What you may not realize, Achor says, is that after two hours of continuous work, your brain function actually slows and your body starts to rapidly accumulate stress and strain.
[ترجمه گوگل]آکور می‌گوید آنچه ممکن است متوجه نباشید این است که پس از دو ساعت کار مداوم، عملکرد مغز شما در واقع کند می‌شود و بدن شما به سرعت شروع به تجمع استرس و فشار می‌کند
[ترجمه ترگمان]Achor می گوید آنچه شما ممکن است درک نکنید این است که بعد از دو ساعت کار مداوم، عملکرد مغز شما در واقع کاهش می یابد و بدن شما به سرعت استرس و فشار جمع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "It turns out that, when we're happy, our neurons fire faster and more efficiently, " Achor says.
[ترجمه گوگل]آکور می‌گوید: «معلوم است که وقتی ما خوشحال هستیم، نورون‌های ما سریع‌تر و کارآمدتر شلیک می‌کنند
[ترجمه ترگمان]Achor می گوید: \" به نظر می رسد که وقتی خوشحالیم، نورون های ما سریع تر و کارآمدتر آتش می زنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You've become an 'office wife but with none of the benefits of an equal marriage, ' says Shawn Achor, author of The Happiness Advantage and a positive-psychology expert.
[ترجمه گوگل]شاون آکور، نویسنده کتاب مزیت خوشبختی و متخصص روانشناسی مثبت، می گوید: «همسر اداری شده اید، اما هیچ یک از مزایای ازدواج برابر را ندارید»
[ترجمه ترگمان]Shawn Achor، نویسنده \"مزیت شادی\" و متخصص روان شناسی مثبت می گوید: \" شما به یک زن اداری تبدیل شده اید، اما با هیچ کدام از فواید یک ازدواج یک سان، یک متخصص روانشناسی مثبت نیستید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "Many people think the words 'work' and 'fun' are mutually exclusive," Achor notes.
[ترجمه گوگل]آکور خاطرنشان می‌کند: «بسیاری از مردم فکر می‌کنند که واژه‌های «کار» و «تفریح» متقابل هستند
[ترجمه ترگمان]Achor می گوید: \" بسیاری از مردم فکر می کنند که کلمات کار و سرگرمی دو طرفه است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Therefore that place has been called the Valley of Achor ever since.
[ترجمه گوگل]از این رو آن مکان را از آن زمان دره آکور نامیده اند
[ترجمه ترگمان]از این رو آن مکان از آن زمان به نام دره Achor خوانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wherefore the name of that place was called, The valley of Achor, unto this day.
[ترجمه گوگل]از این رو تا به امروز آن مکان را دره آکور نامیدند
[ترجمه ترگمان]از این رو نام آن محل به نام دره of تا امروز نام داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "So try to split up your workday into short sprints of 90 to 120 minutes each, with a 5-minute break in between," Achor says.
[ترجمه گوگل]آکور می گوید: «بنابراین سعی کنید روز کاری خود را به دوی سرعت های کوتاه 90 تا 120 دقیقه ای تقسیم کنید که بین آن ها یک استراحت 5 دقیقه ای وجود دارد
[ترجمه ترگمان]Achor می گوید: \" بنابر این سعی کنید هر کدام ساعات کاری خود را با حداکثر سرعت بین ۹۰ تا ۱۲۰ دقیقه، با یک وقفه ۵ دقیقه ای تقسیم کنید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. "Neuroscientists have discovered that verbalizing negative thoughts can act like a wet blanket on a fire of negative emotions, " Achor explains.
[ترجمه گوگل]آکور توضیح می‌دهد: «عصب‌شناسان کشف کرده‌اند که بیان افکار منفی می‌تواند مانند یک پتوی خیس روی آتش احساسات منفی عمل کند
[ترجمه ترگمان]Achor توضیح می دهد: \" neuroscientists کشف کرده اند که افکار منفی verbalizing می تواند مانند یک پتوی مرطوب روی آتش احساسات منفی عمل کند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس