1. i was aching to see sherry
از ته دل آرزوی دیدار شری را داشتم.
2. i was aching to tell her the news
بی صبرانه می خواستم خبر را به او بدهم.
3. when i think of my poor son, my insides start aching
وقتی فکر پسر بی چاره ام را می کنم دلم می سوزد.
4. The tongue ever turns to the aching teeth.
[ترجمه گوگل]زبان همیشه به سمت دندان های دردناک می چرخد
[ترجمه ترگمان]زبانش به درد دندان درد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زبانش به درد دندان درد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I had a sore throat and aching limbs.
[ترجمه محمد رضا] گلو درد و بدن درد داشتم .|
[ترجمه گوگل]گلو درد داشتم و دست و پا درد داشتم[ترجمه ترگمان]گلو درد داشتم و بدنم درد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Smile though your heart is aching. Smile even though it's breaking.
[ترجمه محمد رضا] بخندبا اینکه قلبت پر از درده. بخند حتی اگه اونو شکستن|
[ترجمه گوگل]لبخند بزن گرچه قلبت درد می کند لبخند بزن حتی اگر در حال شکستن است[ترجمه ترگمان]اگر چه قلبت درد می کند حتی با اینکه شکسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He felt an aching feeling in his stomach.
[ترجمه محمد رضا] او درد خیلی شدیدی را توسط حس معده اش احساس کرد|
[ترجمه گوگل]احساس درد در شکمش داشت[ترجمه ترگمان]احساس دردناکی در معده اش احساس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His feet were aching from standing so long.
[ترجمه گوگل]پاهایش از ایستادن طولانی درد می کرد
[ترجمه ترگمان]پاهایش از ایستادن تا این اندازه دردناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پاهایش از ایستادن تا این اندازه دردناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. All winter I have been aching for sunshine.
[ترجمه نیما] در تمام زمستان بی صبرانه منتظر نور آفتاب بوده ام ( دلم برای آفتاب پر زده است )|
[ترجمه گوگل]تمام زمستان من برای آفتاب دردناک بودم[ترجمه ترگمان]تمام زمستان برای من درد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The African sun beat relentlessly down on his aching head.
[ترجمه گوگل]خورشید آفریقا بی امان بر سر دردناک او می کوبید
[ترجمه ترگمان]آفتاب آفریقا بی رحمانه بر سر دردناک او فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آفتاب آفریقا بی رحمانه بر سر دردناک او فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I'm aching all over.
[ترجمه گوگل]همه جا دارم درد می کنم
[ترجمه ترگمان]همه جا درد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه جا درد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. My feet were sore and my back was aching.
[ترجمه گوگل]پاهایم درد می کرد و کمرم درد می کرد
[ترجمه ترگمان]پاهام درد می کرد و پشتم درد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پاهام درد می کرد و پشتم درد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. My arms were aching so I shifted position slightly.
[ترجمه گوگل]بازوهایم درد میکردند، بنابراین کمی تغییر وضعیت دادم
[ترجمه ترگمان]دست هایم درد می کرد و من کمی جا به جا شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دست هایم درد می کرد و من کمی جا به جا شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The weary walkers soothed their aching feet in the sea.
[ترجمه گوگل]پیادهروهای خسته پاهای دردناک خود را در دریا آرام میکردند
[ترجمه ترگمان]واکر خسته پاهای دردناک خود را در دریا فرو می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]واکر خسته پاهای دردناک خود را در دریا فرو می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I am aching to join in the game.
[ترجمه گوگل]من برای شرکت در بازی دردناک هستم
[ترجمه ترگمان]من برای ملحق شدن به این بازی درد دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من برای ملحق شدن به این بازی درد دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید