1. The achiever says his thoughts led him to success and the criminal says his thoughts led him to crime. Everybody thinks, but what we think determines our destiny. RVM
[ترجمه گوگل]فرد موفق می گوید افکارش او را به موفقیت رساند و جنایتکار می گوید افکارش او را به سمت جنایت سوق داد همه فکر می کنند، اما آنچه فکر می کنیم، سرنوشت ما را رقم می زند RVM
[ترجمه ترگمان]achiever می گوید که افکارش او را به سوی موفقیت سوق داد و مجرم می گوید که افکارش او را به جنایت کشانده است همه فکر می کنند، اما چیزی که ما فکر می کنیم سرنوشت ما را تعیین می کند rvm
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]achiever می گوید که افکارش او را به سوی موفقیت سوق داد و مجرم می گوید که افکارش او را به جنایت کشانده است همه فکر می کنند، اما چیزی که ما فکر می کنیم سرنوشت ما را تعیین می کند rvm
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He should be an achiever and upwardly mobile in his job.
[ترجمه گوگل]او باید در کار خود موفق و متحرک باشد
[ترجمه ترگمان]او باید یک achiever و upwardly همراه در شغلش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او باید یک achiever و upwardly همراه در شغلش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. As well as being a high academic achiever she had a great capacity for fun.
[ترجمه گوگل]او علاوه بر موفقیت تحصیلی بالایی که داشت، ظرفیت زیادی برای سرگرمی داشت
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک achiever دانشگاهی بزرگ، استعداد زیادی برای سرگرمی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک achiever دانشگاهی بزرگ، استعداد زیادی برای سرگرمی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. For much of the time, he is the achiever who tries for a reasonable percentage return.
[ترجمه گوگل]در بیشتر مواقع، او موفقی است که درصد بازدهی معقولی را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از اوقات، او the است که تلاش می کند تا درصد معقولی برای بازگشت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از اوقات، او the است که تلاش می کند تا درصد معقولی برای بازگشت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. So being the proactive goal - achiever I was, I set out to become a habitual early riser.
[ترجمه گوگل]بنابراین به عنوان هدف فعال - موفقی که بودم، تصمیم گرفتم که یک سحرخیز معمولی باشم
[ترجمه ترگمان]بنابراین، هدف proactive بودن من این بود که از صبح زود از خواب بیدار شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، هدف proactive بودن من این بود که از صبح زود از خواب بیدار شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A victory is twice itself when the achiever brings home full numbers.
[ترجمه گوگل]یک پیروزی دوبرابر خودش است زمانی که فرد موفق تعداد کامل را به خانه بیاورد
[ترجمه ترگمان]یک پیروزی زمانی روی می دهد که achiever با اعداد کامل به خانه باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک پیروزی زمانی روی می دهد که achiever با اعداد کامل به خانه باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A victory is twice achiever brings home full numbers.
[ترجمه گوگل]یک پیروزی دو برابر است که اعداد کامل را به خانه می آورد
[ترجمه ترگمان]یک پیروزی دو بار به شمار می آید که اعداد کامل را به خانه می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک پیروزی دو بار به شمار می آید که اعداد کامل را به خانه می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I'm the oldest and, according to all the books, should be the achiever, but there you go.
[ترجمه گوگل]من مسن ترین هستم و طبق همه کتاب ها باید موفق شوم، اما شما بروید
[ترجمه ترگمان]من قدیمی ترین و قدیمی ترین کتاب ها هستم، باید the باشم، اما تو برو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من قدیمی ترین و قدیمی ترین کتاب ها هستم، باید the باشم، اما تو برو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Tatham might have been a natural but Magill had been the achiever in the secret world.
[ترجمه گوگل]تاتهام ممکن بود طبیعی باشد اما مگیل در دنیای مخفی موفق بوده است
[ترجمه ترگمان]Tatham شاید طبیعی می بود، اما Magill در دنیای سری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Tatham شاید طبیعی می بود، اما Magill در دنیای سری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I guess it was clear to all that I was bright and an achiever.
[ترجمه گوگل]حدس میزنم برای همه روشن بود که من باهوش و موفق هستم
[ترجمه ترگمان]فکر کنم کاملا واضح بود که من باهوش و باهوش بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر کنم کاملا واضح بود که من باهوش و باهوش بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Growing up in Lancaster County, Kenneff was considered a fine schoolboy, a high achiever.
[ترجمه گوگل]کنف که در شهرستان لنکستر بزرگ شد، یک دانش آموز خوب و موفق بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که در شهرستان لنکستر رشد کرد، Kenneff به عنوان یک شاگرد مدرسه عالی به شمار می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که در شهرستان لنکستر رشد کرد، Kenneff به عنوان یک شاگرد مدرسه عالی به شمار می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I guess it was clear to everyone that I was bright and an achiever.
[ترجمه گوگل]حدس میزنم برای همه روشن بود که من درخشان و موفق هستم
[ترجمه ترگمان]فکر کنم برای همه واضح بود که من باهوش و باهوش بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر کنم برای همه واضح بود که من باهوش و باهوش بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You are more serious in your approach to the job, and you are probably a high achiever.
[ترجمه گوگل]شما در رویکرد خود به کار جدی تر هستید و احتمالاً موفقیت بالایی دارید
[ترجمه ترگمان]شما در رویکرد خود نسبت به این شغل جدی هستید و احتمالا شما یک achiever شدید هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما در رویکرد خود نسبت به این شغل جدی هستید و احتمالا شما یک achiever شدید هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Jackie Robinson came from a humble background, but he was always a high achiever.
[ترجمه گوگل]جکی رابینسون از یک پیشینه متواضع بود، اما او همیشه موفق بود
[ترجمه ترگمان]جکی رابینسون از یک پس زمینه ساده بیرون آمد، اما او همیشه یک achiever عالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جکی رابینسون از یک پس زمینه ساده بیرون آمد، اما او همیشه یک achiever عالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید