1. The acetylcholine sweat spot test is an easy, inexpensive, time saving test for detecting autonomic neuropathy.
[ترجمه گوگل]تست نقطه عرق استیل کولین یک تست آسان، ارزان و صرفه جویی در زمان برای تشخیص نوروپاتی اتونومیک است
[ترجمه ترگمان]تست نقطه استیل کولین یک تست ساده و کم هزینه برای تشخیص ناخوشی autonomic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Botulism toxin from bacteria prevents the release of acetylcholine and is the most poisonous substance known.
[ترجمه گوگل]سم بوتولیسم از باکتری ها از آزاد شدن استیل کولین جلوگیری می کند و سمی ترین ماده شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]سم Botulism از باکتری از انتشار استیل کولین جلوگیری می کند و the ماده ای است که شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Drugs that block acetylcholine interfere with memory.
[ترجمه گوگل]داروهایی که استیل کولین را مسدود می کنند با حافظه تداخل دارند
[ترجمه ترگمان]مواد \"استیل\" - ی که \"استیل کول\" رو از یاد برده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Other drugs block the reuptake of acetylcholine from a synapse and at the junction between neurones and muscles.
[ترجمه گوگل]سایر داروها بازجذب استیل کولین را از سیناپس و در محل اتصال بین نورون ها و ماهیچه ها مسدود می کنند
[ترجمه ترگمان]داروهای دیگر از بازجذب استیل کولین را از سیناپس تشکیل می دهند و در نقطه اتصال بین neurones و ماهیچه ها قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Methods:Histamine and acetylcholine were used to induce the guinea pig model of asthma. The animals inhaled scoparone for therapy.
[ترجمه گوگل]روشها: از هیستامین و استیل کولین برای القای مدل آسم خوکچه هندی استفاده شد حیوانات برای درمان، اسکوپارون را استنشاق کردند
[ترجمه ترگمان]روش ها: Histamine و استیل کولین برای ایجاد مدل pig هندی مورد استفاده قرار گرفتند حیوانات scoparone را برای درمان تنفس کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. AIM To examine whether the endothelial-target for acetylcholine is different from muscarinic receptors.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اینکه آیا هدف اندوتلیال استیل کولین با گیرنده های موسکارینی متفاوت است یا خیر
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی این که آیا هدف اندوتلیال - برای استیل کولین از گیرنده های muscarinic متفاوت است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Myasthenia Gravis is caused by an acetylcholine receptor deficiency at the neuromuscular junction. Ptosis may be an early and prominent sign of the disease.
[ترجمه گوگل]میاستنی گراویس ناشی از کمبود گیرنده استیل کولین در محل اتصال عصبی عضلانی است پتوز ممکن است نشانه اولیه و بارز این بیماری باشد
[ترجمه ترگمان]Myasthenia Gravis ناشی از نقص گیرنده استیل کولین در نقطه اتصال neuromuscular است Ptosis ممکن است یک نشانه اولیه و برجسته از این بیماری باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Anticholinesterases increase the concentration of acetylcholine available at the muscarinic cholinergic receptors as well as the nicotinic cholinergic receptors.
[ترجمه گوگل]آنتی کولین استرازها غلظت استیل کولین موجود در گیرنده های کولینرژیک موسکارینی و همچنین گیرنده های کولینرژیک نیکوتین را افزایش می دهند
[ترجمه ترگمان]Anticholinesterases غلظت استیل کولین را در گیرنده های muscarinic cholinergic و نیز گیرنده های cholinergic cholinergic افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Metoclopramide sensitizes tissues to acetylcholine to stimulate upper GI tract motility without stimulating gastric, biliary, or pancreatic secretions.
[ترجمه گوگل]متوکلوپرامید بافت ها را به استیل کولین حساس می کند تا تحرک دستگاه گوارش فوقانی را بدون تحریک ترشحات معده، صفراوی یا پانکراس تحریک کند
[ترجمه ترگمان]Metoclopramide sensitizes به استیل کولین برای تحریک حرکت مجرای GI بالا بدون تحریک معده، biliary، یا ترشحات مثانه استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Conclusion Abnormalities of intracerebral neurotransmitters, acetylcholine, noradrenalin, 5-hydroxy tryptamine may participate in the pathogenesis of obsessive-compulsive disorder.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری ناهنجاریهای انتقالدهندههای عصبی داخل مغزی، استیل کولین، نورآدرنالین، 5-هیدروکسی تریپتامین ممکن است در پاتوژنز اختلال وسواس فکری-اجباری شرکت کنند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Abnormalities از انتقال دهنده های عصبی intracerebral، استیل کولین، noradrenalin، ۵ - هیدروکسی tryptamine ممکن است در بیماری زایی اختلال وسواس اجباری مشارکت داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The maximun binding changes of the acetylcholine receptor on rat lateral pterygoid muscle after the function mandibular advancement.
[ترجمه گوگل]حداکثر تغییرات اتصال گیرنده استیل کولین در عضله ناخنک جانبی موش صحرایی پس از عملکرد پیشرفت فک پایین
[ترجمه ترگمان]تغییر اتصال maximun کننده استیل کولین بر روی ماهیچه pterygoid (rat)پس از پیشرفت تابع mandibular
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Objective To explore the roles of muscarinic acetylcholine receptor (M receptor) in rat brain injuries after soman intoxication combined with hypoxia.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی نقش گیرنده استیل کولین موسکارینی (گیرنده M) در صدمات مغزی موش پس از مسمومیت با سومان همراه با هیپوکسی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی نقش های گیرنده استیل کولین (گیرنده)در آسیب های مغزی موش پس از مستی soman همراه با hypoxia است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The role of the neurotransmitter acetylcholine may ultimately suggest new Parkinson's disease treatments.
[ترجمه گوگل]نقش ناقل عصبی استیل کولین ممکن است در نهایت درمان های جدید بیماری پارکینسون را پیشنهاد کند
[ترجمه ترگمان]نقش استیل کولین انتقال دهنده عصبی ممکن است در نهایت درمان بیماری پارکینسون را پیشنهاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The effects of acetylcholine and epinephrine on the carotid baroreflex were studied with carotid sinus perfusion.
[ترجمه گوگل]اثرات استیل کولین و اپی نفرین بر بارورفلکس کاروتید با پرفیوژن سینوس کاروتید مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات استیل کولین و آدرنالین در the carotid با سینوس carotid بررسی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید