accustomed to

انگلیسی به انگلیسی

• habituated with regards to, used to

پیشنهاد کاربران

آشنا شده با، خو کرده با، انس گرفته با.
عادت کرده به
عادت داشتن به چیزی
He is accustomed to exercising
او به ورزش کردن عادت داره.
بعد از حروف اضافه از جمله to در این جمله همیشه باید از اسم مصدر ing دار استفاده کنیم. Gerund که همان اسم مصدر است.
I am accustomed to hot weather
من به هوای گرم عادت دارم
عادت داشتن به چیزی

بپرس