accusative case

انگلیسی به انگلیسی

• case which indicates the direct object of a finite verb (grammar)

پیشنهاد کاربران

حالَتِ مَفعولِ بی واسطه: [دستورِ زبان] فرایندِ کنشپذیرِ بیمیانجی / گذرنده، فرایندِ رایی
accusative case ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: حالت مفعولی
تعریف: حالت مفعولِ صریحِ فعل متعدی|||متـ . مفعولی

بپرس