هویت انباشته شده - اسم
His accumulated identity was evident in his decisions
شخصیت گردآوری شده - اسم
Her accumulated identity reflected a rich inner life
هویت تجمیع یافته - اسم
The accumulated identity of a culture takes generations to form
... [مشاهده متن کامل]
این اصطلاح "Accumulated identity" به هویت یا شخصیتی اشاره داره که در طول زمان و با جمع شدن تجربیات، یادگیری ها، تأثیرات محیطی و روابط فردی شکل می گیره و به نوعی مجموعه ای از چیزهاییه که یه فرد یا حتی یه گروه رو تعریف می کنه. در واقع، هویت ثابتی نیست که یهو به وجود بیاد، بلکه نتیجه ی یه فرآیند تدریجی و انباشتیه.
شخصیت گردآوری شده - اسم
هویت تجمیع یافته - اسم
... [مشاهده متن کامل]
این اصطلاح "Accumulated identity" به هویت یا شخصیتی اشاره داره که در طول زمان و با جمع شدن تجربیات، یادگیری ها، تأثیرات محیطی و روابط فردی شکل می گیره و به نوعی مجموعه ای از چیزهاییه که یه فرد یا حتی یه گروه رو تعریف می کنه. در واقع، هویت ثابتی نیست که یهو به وجود بیاد، بلکه نتیجه ی یه فرآیند تدریجی و انباشتیه.