accrued

/əˈkruː//əˈkruː/

افزوده شدن، منتج گردیدن، تعلق گرفتن

جمله های نمونه

1. The interest accrued over the months.
[ترجمه گوگل]سود در طول ماه ها تعلق گرفت
[ترجمه ترگمان]سود حاصل از این ماه ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I owed £000 — part of this was accrued interest.
[ترجمه گوگل]من 000 پوند بدهکار بودم - بخشی از این سود تعلق داشت
[ترجمه ترگمان]من به پوند بدهکار بودم - قسمتی از این علاقه بیشتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The interest accrued to our account.
[ترجمه هلیا] سود به حساب ما اضافه شد
|
[ترجمه گوگل]سود به حساب ما تعلق گرفت
[ترجمه ترگمان]علاقه به حساب ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A cause of action has accrued when the right to sue has become vested.
[ترجمه گوگل]وقتی حق دعوی محول شده باشد، علت دعوا ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]دلیل عمل ناشی از واگذاری حق اقامه دعوی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I have accrued a set of commemoration stamps.
[ترجمه گوگل]من مجموعه ای از تمبرهای یادبود جمع کرده ام
[ترجمه ترگمان]من برای شما چند تا تمبر مخصوص یاد گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The company had accrued debts of over 1000 yuan.
[ترجمه گوگل]این شرکت بیش از 1000 یوان بدهی داشت
[ترجمه ترگمان]این شرکت مقروض بیش از ۱۰۰۰ یوان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And since the credit accrued to him, he held his peace.
[ترجمه گوگل]و چون اعتبار به او تعلق گرفت، سکوت کرد
[ترجمه ترگمان]و از زمانی که the به او تعلق یافته بود، آرامش خود را حفظ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Losses had also accrued from discounts and subsidies to private and public banks, and from exchange rate speculation.
[ترجمه گوگل]زیان‌هایی نیز از تخفیف‌ها و یارانه‌ها به بانک‌های خصوصی و دولتی و سفته‌بازی نرخ ارز وارد شده است
[ترجمه ترگمان]خسارات ناشی از تخفیف و یارانه ها به بانک های خصوصی و دولتی و از معاملات نرخ ارز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I then attempted to assess how much advantage accrued from each such possible use.
[ترجمه گوگل]سپس سعی کردم ارزیابی کنم که از هر استفاده احتمالی چقدر مزیت حاصل شده است
[ترجمه ترگمان]سپس تلاش کردم تا میزان مزیت را از هر یک از این استفاده ممکن ارزیابی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Since then much evidence has accrued that p53 is a tumour suppressor gene involved in a wide range of human malignancies.
[ترجمه گوگل]از آن زمان تاکنون شواهد زیادی به دست آمده است که p53 یک ژن سرکوب کننده تومور است که در طیف وسیعی از بدخیمی های انسانی نقش دارد
[ترجمه ترگمان]از آن زمان تاکنون شواهد بسیاری به دست آمده که p۵۳ یک تومور باشد که در گستره وسیعی از malignancies انسان فعالیت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hours accrued during this period will be taken at a later date in accordance with cover.
[ترجمه گوگل]ساعت‌های جمع‌آوری‌شده در این دوره در تاریخ بعدی مطابق با پوشش گرفته می‌شود
[ترجمه ترگمان]ساعات به دست آمده در این دوره در روز بعد مطابق با پوشش داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Thus the absence does not reduce accrued rights to redundancy pay or to notice entitlement.
[ترجمه گوگل]بنابراین این غیبت باعث کاهش حقوق انباشته برای پرداخت اضافه خدمت یا حق اخطار نمی شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، عدم وجود حقوق ناشی از پرداخت افزونگی و یا توجه به برنامه های استحقاقی را کاهش نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The accrued interest element will be shown separately on the contract note.
[ترجمه گوگل]عنصر سود تعهدی به طور جداگانه در یادداشت قرارداد نشان داده می شود
[ترجمه ترگمان]عنصر سود متعلقه به طور جداگانه در یادداشت قرارداد نشان داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These benefits, which accrued from inflation, far outweighed its disadvantages, such as increased prices for equipment and other working capital.
[ترجمه گوگل]این مزایا، که از تورم حاصل می‌شد، بسیار بیشتر از معایب آن بود، مانند افزایش قیمت تجهیزات و سایر سرمایه‌های در گردش
[ترجمه ترگمان]این مزایا، که از تورم ناشی می شود، از معایب آن، مانند افزایش قیمت برای تجهیزات و دیگر سرمایه کاری بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Holders tendering Notes will also receive accrued and unpaid interest up to, but not including, the payment date.
[ترجمه گوگل]دارندگان اوراق مناقصه نیز سود تعلق گرفته و پرداخت نشده را تا تاریخ پرداخت، اما بدون احتساب، دریافت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]اسناد مناقصه و مناقصه دارندگان وام دریافتی و پرداخت نشده را دریافت خواهند کرد، اما تاریخ پرداخت را شامل نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• accumulated, amassed

پیشنهاد کاربران

تعلق گرفته
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : accrue / accrete
✅️ اسم ( noun ) : accrual / accretion
✅️ صفت ( adjective ) : accrued / accretive / accretionary
✅️ قید ( adverb ) : _
حاصل شدن
در حسابداری:
محقق شده برای درآمد
تحمل شده برای هزینه
بدهی معوقه و پرداخت نشده
ملحقه. . . حاصله
تحقق یافته

بپرس