accrete

/əˈkriːt//əˈkriːt/

معنی: مصنوعی، بهم پیوسته دوقلو، یک پارچه، با هم یکی شدن، تواما رشد کردن، متحد کردن، بهم افزودن یا چسبانیدن
معانی دیگر: رشد کردن، تکثیر کردن، به هم پیوستن، به هم چسبیدن، فراهم کردن، فراهم شدن، مج مصنوعی، بهم پیوسته گ، دوقلو

جمله های نمونه

1. The skill you accrete during this trauma is the ability to imagine plausible solutions, and to estimate the likelihood that an approach will work.
[ترجمه گوگل]مهارتی که در طول این آسیب ایجاد می‌کنید، توانایی تصور راه‌حل‌های قابل قبول و تخمین احتمال کارآمدی یک رویکرد است
[ترجمه ترگمان]مهارت شما در طی این ضربه، توانایی تصور راه حل های محتمل و تخمین احتمال اینکه یک رویکرد کارساز باشد، است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Excuse me accrete yuan had eaten to darling?
[ترجمه گوگل]ببخشید آکریت یوان به عزیزم خورده بود؟
[ترجمه ترگمان]معذرت می خوام که من accrete رو خوردم، عزیزم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective:To analyse the risk factors of placenta accrete, explore the diagnosis and treatment of Placenta accrete .
[ترجمه گوگل]هدف: برای تجزیه و تحلیل عوامل خطر انباشت جفت، تشخیص و درمان آکریت جفت را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]هدف: تجزیه و تحلیل عوامل خطر جفت accrete، بررسی تشخیص و درمان of accrete
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Over time, an implementation will accrete complexity as code is revisited for bug fixes and feature enhancements.
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان، یک پیاده سازی پیچیدگی را افزایش می دهد زیرا کد برای رفع اشکال و بهبود ویژگی ها بازبینی می شود
[ترجمه ترگمان]در طول زمان، اجرای یک پیاده سازی پیچیدگی را به صورت یک کد بازبینی می کند که برای رفع اشکال و بهبود ویژگی ها بازبینی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Water drops can only accrete on the surface of silicone rubber at discrete form because of its hydrophobicity.
[ترجمه گوگل]قطرات آب به دلیل آبگریز بودن آن فقط می توانند به صورت مجزا روی سطح لاستیک سیلیکونی جمع شوند
[ترجمه ترگمان]قطرات آب فقط می توانند روی سطح لاستیک سیلیکونی به صورت گسسته به خاطر of بودن آن به کار بیفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bone samples in uniform temperature conditions Glacial varves Analysis of accumulation of annual layers accreted in still water.
[ترجمه گوگل]نمونه‌های استخوانی در شرایط دمایی یکنواخت
[ترجمه ترگمان]نمونه استخوان در شرایط دمایی یکنواخت، تحلیل varves بارش لایه های سالانه accreted در آب راکد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unless the island arc is subducted it will be accreted to the continental-margin orogen previously formed along the edge of the continent.
[ترجمه گوگل]مگر اینکه قوس جزیره فرورانش کند، به کوه‌زایی حاشیه قاره‌ای که قبلاً در امتداد لبه قاره تشکیل شده بود، جمع می‌شود
[ترجمه ترگمان]در صورتی که کمان جزیره مورد استفاده قرار نگیرد، به حاشیه قاره ای که پیش از این در حاشیه قاره تشکیل داده شده بود، انتقال داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. First, it is possible that the volatiles were borne on the small bodies from which the planets accreted.
[ترجمه گوگل]اول، این امکان وجود دارد که مواد فرار روی اجرام کوچکی که سیارات از آنها جمع شده اند، حمل شده باشند
[ترجمه ترگمان]ابتدا این امکان وجود دارد که the روی بدن های کوچک که سیارات از آن عبور می کنند منتقل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is very difficult to see why two adjacent planets should accrete such radically different materials.
[ترجمه گوگل]بسیار دشوار است که بفهمیم چرا دو سیاره مجاور باید چنین مواد کاملاً متفاوتی را ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]بسیار مشکل است که ببینیم چرا دو سیاره مجاور باید از این مواد کاملا متفاوت استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Harmonious society " is the society with social compatible and accrete natural resources. "
[ترجمه گوگل]جامعه هماهنگ «جامعه ای است که دارای منابع طبیعی سازگار اجتماعی و انباشته باشد»
[ترجمه ترگمان]جامعه Harmonious \" جامعه سازگار با منابع طبیعی سازگار با جامعه است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Following them in the recommended sequence will allow you to rapidly accrete and " activate " these Divine Christos Frequencies into your bio-field.
[ترجمه گوگل]پیروی از آنها در توالی توصیه شده به شما این امکان را می دهد که به سرعت این فرکانس های کریستوس الهی را در حوزه زیستی خود بسازید و "فعال کنید"
[ترجمه ترگمان]پیروی از آن ها در زنجیره توصیه به شما این امکان را می دهد که به سرعت accrete کنید و \" این فرکانس ها Christos الهی را در میدان bio فعال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Several grains of tsumoite was found in Hongling deposit accrete with bismuthinite and bismuth, which is the first founding of this mineral in vein type tungsten deposit.
[ترجمه گوگل]در ذخایر کانسار هنگلینگ با بیسموتینیت و بیسموت چند دانه تسومویت یافت شد که اولین پایه گذاری این کانی در کانسار تنگستن نوع رگه ای است
[ترجمه ترگمان]چندین دانه of در کانسار Hongling accrete با bismuthinite و bismuth یافت شد که نخستین بنیانگذار این کانی در کانسار vein type است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Whole station room is in of far hill foil below, reflect building and natural accrete.
[ترجمه گوگل]کل اتاق ایستگاه از فویل تپه ای دور در زیر است که ساختمان و ذرات طبیعی را منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]کل اتاق ایستگاه در قسمت پایین تپه قرار دارد و ساختمان و accrete طبیعی را منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مصنوعی (صفت)
accrete, artificial, false, sophisticated, dummy, feigned, artful, forged, made-up, factitious, factitive, postiche, nonrepresentational

بهم پیوسته دوقلو (صفت)
accrete

یک پارچه (صفت)
solid, accrete, monolithic, seamless, en bloc

با هم یکی شدن (فعل)
accrete

تواما رشد کردن (فعل)
accrete

متحد کردن (فعل)
incorporate, accrete, unite, unify, join, ally, band, league, consociate, herd

بهم افزودن یا چسباندن (فعل)
accrete

انگلیسی به انگلیسی

• accumulate slowly, grow together, increase by joining together

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : accrue / accrete
✅️ اسم ( noun ) : accrual / accretion
✅️ صفت ( adjective ) : accrued / accretive / accretionary
✅️ قید ( adverb ) : _
برافزودن
Accretion=برافزایشی
باهم یکی شدن

بپرس