1. accounts receivable
حساب های دریافتنی
2. fund accounts
حساب های تنخواه
3. irreconcilable accounts
حساب هایی که باهم نمی خوانند
4. saving accounts that draw interest
حساب های پس انداز که بهره می دهند
5. savings accounts accrue interest
به حساب های پس انداز بهره تعلق می گیرد.
6. the accounts check
حساب ها با هم می خوانند.
7. the accounts do not agree
حساب ها با هم نمی خواند.
8. these accounts don't jibe
این حساب ها با هم نمی خواند.
9. manipulation of accounts
دستکاری در حساب ها
10. there were accounts of the crime in the papers
شرح جنایت در روزنامه ها درج شده بود.
11. these two accounts cohere
این دو حساب با هم می خوانند.
12. these two accounts don't match up
این دو حساب با هم نمی خوانند.
13. to control accounts
حساب ها را بررسی کردن
14. to doctor accounts
حساب ها را دستکاری کردن
15. to square accounts
حساب ها را تسویه کردن
16. to wangle accounts
در حساب ها دست بردن
17. a disagreement between accounts
نخواندن حساب ها با هم
18. drug traffickers' bank accounts were frozen
حساب های بانکی فروشندگان مواد مخدر را مسدود کردند.
19. he falsified the accounts
او حساب ها را دستکاری کرد.
20. to straighten out accounts
حساب ها را منظم واریز کردن
21. he has manipulated the accounts
او در حساب ها دست برده است.
22. to examine and adjust accounts
حساب ها را بررسی و تعدیل کردن
23. we must keep our accounts up-to-date
بایستی حساب های خود را به روز کنیم.
24. to shuffle funds among various accounts
وجوه را در چند حساب مختلف جابه جا کردن
25. a scrupulous examination of the company's accounts
بررسی دقیق حساب های شرکت
26. his explanations were challenged on several accounts
توضیحات او از چند جهت مورد استفهام قرار گرفت.
27. the historicity of some of those accounts is in doubt
تاریخمندی (تاریخی بودن) برخی از آن روایات مورد شک است.
28. this company is one of our best accounts
این شرکت یکی از بهترین مشتری های ماست.
29. the police started a probe into the secret bank accounts of the terrorists
پلیس بررسی حساب های بانکی محرمانه ی تروریست ها را آغاز کرد.