• : تعریف: the profession, system, or activity of recording and maintaining the records of financial transactions of individuals or businesses.
- Accurate record-keeping is an important part of accounting.
[ترجمه گوگل] ثبت دقیق سوابق بخش مهمی از حسابداری است [ترجمه ترگمان] ثبت دقیق حسابداری بخش مهمی از حسابداری است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- We need someone skilled in accounting to help us prepare for our taxes.
[ترجمه گوگل] به یک نفر ماهر در حسابداری نیاز داریم تا به ما کمک کند تا برای مالیات ما آماده شویم [ترجمه ترگمان] ما به یک نفر متخصص در حسابداری نیاز داریم که به ما در آماده سازی برای مالیات کمک کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. the accounting department
بخش حسابداری،اداره ی امور مالی
2. college of accounting
مدرسه ی عالی حسابداری
3. the principles of accounting
اصول حسابداری
4. to do cost accounting
هزینه یابی کردن،هزینه ی تمام شده را حساب کردن
5. this position involves both typing and accounting
این شغل هم با ماشین نویسی و هم با حسابداری سروکار دارد.
6. There is no accounting for tastes.
[ترجمه Behzad] حسابداری سلیقه ای نیست
|
[ترجمه Behzad] هیچ اصولی برای مزه ها وجود ندارد
|
[ترجمه گوگل]هیچ حسابداری برای سلیقه ها وجود ندارد [ترجمه ترگمان]هیچ نوع حسابداری برای سلیقه وجود ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The firm was accused of dubious accounting practices.
[ترجمه گوگل]این شرکت به شیوه های حسابداری مشکوک متهم شد [ترجمه ترگمان]این شرکت متهم به فعالیت های مشکوک حسابداری بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Usually not run hair health meters, accounting for it is hard to carry on one hundred meters sprint.
[ترجمه گوگل]معمولاً مترهای سلامت مو را اجرا نمی کنند، به دلیل اینکه حمل آن در سرعت صد متری کار سختی است [ترجمه ترگمان]معمولا \" کنتور سلامتی مو اجرا نکنید، حسابداری برای آن دشوار است و در یک سرعت صد متری ادامه دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There's no accounting for tastes.
[ترجمه گوگل]هیچ حسابرسی برای سلیقه وجود ندارد [ترجمه ترگمان]هیچ توضیحی برای مزه اش نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The debate revolves around specific accounting techniques.
[ترجمه گوگل]بحث حول محور تکنیک های حسابداری خاص می چرخد [ترجمه ترگمان]این بحث حول محور تکنیک های خاص حسابداری می گردد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The accounting firm deliberately destroyed documents to thwart government investigators.
[ترجمه گوگل]این شرکت حسابداری به عمد اسناد را نابود کرد تا بازرسان دولتی را خنثی کند [ترجمه ترگمان]این شرکت حسابداری عمدا اسناد را برای خنثی کردن بازرسان دولتی از بین برده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. August registrations have gone ballistic, accounting now for a quarter of the annual total.
[ترجمه گوگل]ثبت نام های اوت بالستیک شده است و اکنون یک چهارم کل سالانه را تشکیل می دهد [ترجمه ترگمان]ثبت آگوست ضبط شده است، و اکنون به مدت یک چهارم از کل سالانه به حساب می آید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She thinks he's wonderful-oh well, there's no accounting for taste.
[ترجمه گوگل]او فکر می‌کند که او فوق‌العاده است - اوه، خوب، هیچ حسابی برای سلیقه وجود ندارد [ترجمه ترگمان]او فکر می کند که او فوق العاده است اوه، خوب، هیچ توضیحی برای مزه اش نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The accounting office checked off each worker's dues every month.
[ترجمه گوگل]دفتر حسابداری هر ماه حقوق هر کارگر را چک می کرد [ترجمه ترگمان]دفتر حسابداری هر ماه عوارض هر کارگر را چک می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In principle, the new software should make the accounting system a lot simpler.
[ترجمه گوگل]در اصل نرم افزار جدید باید سیستم حسابداری را بسیار ساده تر کند [ترجمه ترگمان]در اصل، نرم افزار جدید باید سیستم حسابداری را ساده تر کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. A company's accounting records must be open for inspection at all times.
[ترجمه گوگل]سوابق حسابداری یک شرکت باید همیشه برای بازرسی باز باشد [ترجمه ترگمان]سوابق حسابداری شرکت باید برای بازرسی در تمام زمان ها باز باشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
حسابداری (اسم)
accountancy, accounting, cost accounting
اصول حسابداری (اسم)
accounting
بررسی اصل و فرع (اسم)
accounting
تخصصی
[حسابداری] حسابداری [ریاضیات] حساب، محاسبه، حسابداری، اصول حسابداری، بررسی اصل و فرع
انگلیسی به انگلیسی
• system of recording and analyzing financial transactions, auditing; detailed financial statement accounting is the same as accountancy; used in american english.
پیشنهاد کاربران
در لهجه بریتیش Accountancy به معنی حسابداری است. Accounting فقط در لهجه آمریکایی به کار می رود.
حسابداری مثال: Spreadsheet is an accounting program for a computer �اسپرد شیت� یک برنامه حسابداری برای کامپیوتر است.
accounting ( n ) ( əˈkaʊntɪŋ ) =the process or work of keeping financial accounts, e. g. a career in accounting. accounting methods.
مثال : نرم افزار حسابداری = accounting software
Meaning: People study accounting so they can deal with money and finance properly Example: He works for an accounting firm
مثال: We need an accounting of all the money that was spent ما به صورت حساب ( محاسبه ) تمام پولهایی که خرج شده نیاز داریم
قبل از شروع Account میشه حساب و Accounting میشه حسابداری معادل های انگلیسی برای دانشجویان حسابداری : ❌❌ طبق سایت ir - translate. com ❌❌ حسابداری Accounting حسابداری Accounting ... [مشاهده متن کامل]
استانداردهای حسابداری Accounting Standards تخصیص های حسابداری accounting allocations خدمات بررسی و حسابداری ( accounting and review services ( ars خدمات بررسی و حسابداری accounting and review services ( ars ) , accounting and review services حسابداری بعنوان یک واقعیت اقتصادی accounting as a current economic reality حسابدرای بعنوان یک دانش چند الگویی accounting as a multiple paradigm science حسابداری بعنوان یک مکتب ( ایدئولوژی ) accounting as an ideology مبانی حسابداری accounting bases مبنای حسابداری Accounting basis بتای حسابداری accounting beta تغییرات حسابداری accounting changes تغییرات حسابداری در دوره های میانی ( ت حسابداری ) accounting changes in interim periods قابلت مقایسه حسابداری، قابلیت مقایسه حسابرسی accounting comparability پیچیدگی حسابداری Accounting Complexity چارچوب مفهومی حسابداری Accounting Conceptual Framework محافظه کاری حسابداری accounting conservatism عناصر حسابداری accounting constructs کنترل حسابداری accounting control برنامه آموزشی حسابداری accounting curriculum چرخه حسابداری دوره عمل حسابداری accounting cycle اطلاعات ( داده های ) حسابداری accounting data مدیر حسابداری accounting director اسناد حسابداری accounting documents سود ( عایدات ) حسابداری accounting earnings طرحهای ( پاداش و حقوق و مزایای ) مبتنی بر وسد حسابداری accounting earrings based plans آموزش حسابداری Accounting education کمسیون ایجاد تحول در نظام آموزشی حسابداری ، کمسیون ایجاد تحول در نظام آموزشی حسابداری ( ت حسابداری ) ( accounting education change commission ( aecc کمسیون ایجاد تحول در نظام آموزشی حسابداری accounting education change commission aecc زبان تخصصی حسابداری accounting english شخصیت حسابداری accounting entity فرض شخصیت حسابداری accounting entity assumption شخصیت حسابداری accounting entity, entity accounting معادله حسابداری accounting equation برآورد حسابداری accounting estimate برآوردهای حسابداری accounting estimates شرکت حسابداری accounting firm شرکتهای حسابداری accounting firms حسابداری تغییر قیمتها ، حسابداری برای تغییرات قیمت accounting for changing prices حسابداری مالیات بردرآمد accounting for income taxes حسابداری سرمایه گذاریها ( ت حسابداری ) accounting for investments حسابداری اجاره ( ت حسابداری ) accounting for lease حسابداری اجاره ها accounting for leases سحابداری طرحهای بازنشستگی accounting for pension plans حسابداری سرمایه گذاریهای جایگزینی accounting for replacement investments چارچوب حسابداری Accounting framework تقلب در حسابداری Accounting Fraud ترفندها یا حیله های حسابداری accounting gimmicks or tricks فارغ التحصیل حسابداری کارشناس حسابداری accounting graduate رهنمودهای حسابداری accounting guidelines تالار تندیس چهره های شاخص و ماندگار حسابداری accounting hall of fame آموزش عالی حسابدار ی تحصیلات تکمیلی حسابداری accounting higher education مورخین ( تاریخدانان ) حسابداری accounting historians تاریخچه حسابداری Accounting history هویت حسابداری accounting identity سود حسابداری accounting income سود مشمول مالیات accounting income subject to tax اطلاعات حسابداری accounting information کیفیت اطلاعات حسابداری Accounting information quality سیستم اطلاعاتی حسابداری accounting information system سیستم اطلاعاتی حسابداری ، سیستم اطلاعاتی حسابداری ( ت حسابداری ) ( accounting information system ( ais سیستم اطلاعاتی حسابداری accounting information system ais حسابداری مدیریت ، حسابداری مدیریت ( ت حسابداری ) accounting management مقیاسهای اندازه گیری ( سنجش ) حسابداری accounting measurement scales اندازه گیریهای حسابداری accounting measurements اندازه گیری حسابداری ACCOUNTING MEASURING روش حسابداری accounting method روشهای حسابداری accounting methods الگوی حسابداری accounting model دوره مالی accounting period دانشجوی دوره دکترای تخصصی حسابداری accounting phd scholar رویه های حسابداری accounting policies سیاست حسابداری Accounting policy شیوه عمل ( کار ) حسابداری حرفه حسابداری accounting practice اصل حسابداری accounting principle هیئت اصول حسابداری ( accounting principle board ( apb هیئت اصول حسابداری accounting principle board ( apb ) , apb اصول حسابداری accounting principles هیئت اصول حسابداری accounting principles board هیات تدوین اصول حسابداری ، هیات تدوین اصول حسابداری ( ت حسابداری ) ( accounting principles board ( apb هیات تدوین اصول حسابداری accounting principles board apb فرآیند حسابداری accounting procedure رویه های حسابداری Accounting procedures روشهای حسابداری accounting procedures, accounting methods فرآیند حسابداری accounting process فرایند ( یا چرخه ) حسابداری accounting process or cycle حرفه حسابداری Accounting Profession حسابداری حرفه ای accounting professionals کیفیت برنامه حسابداری Accounting program quality نشریات حسابداری accounting pronouncements کیفیت حسابداری Accounting quality نرخ بازده حسابداری accounting rate of return نرخ بازده حسابداری نرخ بازده دفتری ، نرخ بازده حسابداری نرخ بازده دفتری ( ت حسابداری ) ( accounting rate of return ( arr نرخ بازده حسابداری نرخ بازده دفتری accounting rate of return arr نرخ بازده حسابداری accounting rate of return, accounting rate of return ( arr ) , arr سوابق حسابداری اسناد و مدارک حسابداری ، ثبت های حسابداری accounting records اصلاحات حسابداری Accounting reform الگوی حسابداری accounting regime مقررات حسابداری accounting regulations بولتن های پژهشی حسابدرای بولتین بولتن های تحقیقات حسابداری ، بولتن های پژهشی حسابدرای بولتین بولتن های تحقیقات حسابداری ( ت حسابداری ) ( accounting research bulletins ( arb بولتن های پژهشی حسابدرای بولتین بولتن های تحقیقات حسابداری accounting research bulletins arb مطالعات پژوهشی حسابداری ، مطالعات پژوهشی حسابداری ( ت حسابداری ) ( accounting research studies ( ars مطالعات پژوهشی حسابداری accounting research studies ars مطالعات تحقیقات حسابداری ( accounting research studies ( ars مطالعات تحقیقات حسابداری accounting research studies ( ars ) , ars مطالعه تحقیقات حسابداری accounting research study تجدید ارائه های حسابداری accounting restatements مرور حسابداری accounting review قوانین حسابداری accounting rules نرم افزارهای حسابداری accounting software
اصطلاحات تخصصی حسابداری accounting terms تئوری حسابداری accounting theory نحوه عمل حسابداری روش حسابداری accounting treatment لغات و اصطلاحات حسابداری accounting vocabulary اطلاعات حسابداری Accounting information اصلاحات حسابداری Accounting reforms دانشجویان کالج college students دانشجویان انتقالی transfer students
محاسبه
حسابرسی
حساب دار
بررسی، توضیح دادن
Accounting is the process of identification ( source document ) , recording ( DR. CR ) , classifiying ( making accounts ) , summerizing ( closing account & making trail balance ) , reporting ( making financial statement ) and interpretation of data .
accounting is a process of representing business transactions in financial reports
