صفت ( adjective )
مشتقات: accountability (n.)
مشتقات: accountability (n.)
• (1) تعریف: responsible for providing a credible and respectable explanation or justification, esp. of one's own actions (usu. fol. by "for" or "to").
• مترادف: amenable, answerable, responsible
• متضاد: unaccountable
• مشابه: beholden, bound, liable, obligated
• مترادف: amenable, answerable, responsible
• متضاد: unaccountable
• مشابه: beholden, bound, liable, obligated
- He may be only a teenager, but he is still accountable for his behavior.
[ترجمه گوگل] او ممکن است فقط یک نوجوان باشد، اما هنوز پاسخگوی رفتار خود است
[ترجمه ترگمان] او ممکن است تنها یک نوجوان باشد، اما او هنوز هم مسئول رفتار خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او ممکن است تنها یک نوجوان باشد، اما او هنوز هم مسئول رفتار خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- As a senator, she is accountable to her constituents.
[ترجمه علی مرادی] وی تحت عنوان یک سناتور، باید پاسخگوی رای دهندگان باشد|
[ترجمه گوگل] او به عنوان یک سناتور در برابر رای دهندگان خود پاسخگو است[ترجمه ترگمان] او به عنوان یک سناتور، به رای دهندگان خود پاسخگو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: having a possibly acceptable explanation; explicable.
• مترادف: explainable, explicable, interpretable
• متضاد: unaccountable
• مشابه: comprehensible, intelligible, understandable
• مترادف: explainable, explicable, interpretable
• متضاد: unaccountable
• مشابه: comprehensible, intelligible, understandable