1. they acclaimed him presidentبا درود و شادباش رییس جمهوری او را اعلام کردند.2. he was acclaimed for his poemsبه خاطر اشعارش مورد تحسین قرار گرفت.3. his book was widely acclaimed by criticsمنتقدین از کتاب او بسیار تعریف کردند.
محبوبتحسین بر انگیزفقیدمقبولمردم پسند، همه پسندبطور گسترده شناخته شده و مورد اقبال قرار گرفته است مانند: It is an acclaimed technologyمورد تحسینتصدیق شده، کسی یا چیزی که مهارت و درستی اش مورد قبول عامه است، قابل قبولمُحَسِّنتحسین شده+ عکس و لینک