accidents

جمله های نمونه

1. accidents which occur at home
حوادثی که در خانه رخ می دهد

2. many accidents were blamed on the snow
برف را سبب تصادفات زیادی قلمداد کردند.

3. a chapter of accidents
یک سلسله ناملایمات،رویدادهای پیاپی و بد

4. a sequence of terrible accidents
یک سلسله حوادث ناگوار

5. too much speed causes accidents
سرعت بیش از حد موجب تصادف می شود.

6. a daily tally of car accidents
آمار روزانه ی حوادث اتومبیل

7. safety devices to ensure workers against accidents
وسایل ایمنی برای حفظ کارگران در مقابل حوادث

8. thousands of people are slaughtered in car accidents
هزاران نفر در تصادفات اتومبیل کشته می شوند.

9. fatigue is one of the causes of car accidents
یکی از علل تصادفات رانندگی خستگی است.

10. he is a careless driver and has already had several accidents
او راننده ی سر به هوایی است و تا به حال چندین تصادف کرده است.

پیشنهاد کاربران

Accidents عرض
عرض
حادثه - تصادف - رخداد
اتفاق ، حادثه ، حوادث ، رویداد.
حادثه ها
تصادف, تصادف ناگهانی
حوادث

بپرس