1. The prestressed anchors will get accessional vertical loads that deteriorate its internal force and three prestress losses exit in the prestressed anchors as the water level is changed.
[ترجمه گوگل]لنگرهای پیش تنیده بارهای عمودی اضافی دریافت می کنند که نیروی داخلی آن را کاهش می دهد و با تغییر سطح آب، سه تلفات پیش تنیده در لنگرهای پیش تنیده خارج می شوند
[ترجمه ترگمان]The prestressed باره ای عمودی ای را به دست خواهند آورد که نیروی داخلی آن را خراب خواهند کرد و سه خسارت prestress در لنگرهای prestressed به عنوان سطح آب تغییر خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The prestressed باره ای عمودی ای را به دست خواهند آورد که نیروی داخلی آن را خراب خواهند کرد و سه خسارت prestress در لنگرهای prestressed به عنوان سطح آب تغییر خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We also designed some accessional software to enforce the function of the system.
[ترجمه گوگل]ما همچنین برخی از نرم افزارهای جانبی را برای اجرای عملکرد سیستم طراحی کردیم
[ترجمه ترگمان]همچنین برخی از نرم افزارهای accessional را طراحی کردیم تا عملکرد سیستم را اجرا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین برخی از نرم افزارهای accessional را طراحی کردیم تا عملکرد سیستم را اجرا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Producing product with high technology and accessional value is the inevitable choice of any enterprise.
[ترجمه گوگل]تولید محصول با تکنولوژی بالا و ارزش افزوده انتخاب اجتناب ناپذیر هر بنگاهی است
[ترجمه ترگمان]تولید محصول با تکنولوژی بالا و ارزش accessional، انتخاب اجتناب ناپذیر هر شرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تولید محصول با تکنولوژی بالا و ارزش accessional، انتخاب اجتناب ناپذیر هر شرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In addition, the automatic gain control circuit and accessional phase modulation circuit are designed in order to control light power on the stage of external modulation.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مدار کنترل بهره خودکار و مدار مدولاسیون فاز اکسشنال به منظور کنترل توان نور در مرحله مدولاسیون خارجی طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]به علاوه مدار کنترل بهره اتوماتیک و مدار مدولاسیون فاز accessional به منظور کنترل توان نور بر روی مرحله مدولاسیون خارجی طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به علاوه مدار کنترل بهره اتوماتیک و مدار مدولاسیون فاز accessional به منظور کنترل توان نور بر روی مرحله مدولاسیون خارجی طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The length of the accessional tube, which was aroused by the volume of loudspeaker, decreases with the increasing of resonant tube.
[ترجمه گوگل]طول لوله اکسشنال که با صدای بلندگو برانگیخته شده بود با افزایش لوله تشدید کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]طول لوله accessional که با صدای بلند از طریق بلندگو به گوش می رسد با افزایش لوله تشدید کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طول لوله accessional که با صدای بلند از طریق بلندگو به گوش می رسد با افزایش لوله تشدید کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Ji has no material meaning but accessional meanings and phraseological functions.
[ترجمه گوگل]جی معنای مادی ندارد، جز معانی الحاقی و کارکردهای عبارتی
[ترجمه ترگمان](Ji)هیچ معنی مادی ندارد، بلکه معانی accessional و توابع phraseological دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان](Ji)هیچ معنی مادی ندارد، بلکه معانی accessional و توابع phraseological دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Compared with traditional machine tool, parallel machine tool has such priories as high response velocity, high accessional technology value, and high adaptability to circumstance.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با ماشین ابزار سنتی، ماشین ابزار موازی دارای اولویت هایی مانند سرعت پاسخگویی بالا، ارزش فناوری اضافی و سازگاری بالا با شرایط است
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با ابزار ماشین سنتی، ابزار ماشین موازی دارای چنین priories به عنوان سرعت پاسخ بالا، ارزش فن آوری accessional بالا، و سازگاری بالا با شرایط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با ابزار ماشین سنتی، ابزار ماشین موازی دارای چنین priories به عنوان سرعت پاسخ بالا، ارزش فن آوری accessional بالا، و سازگاری بالا با شرایط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Inorganic gel of bentonite is a artifactitious product and has a high accessional value.
[ترجمه گوگل]ژل غیر آلی بنتونیت محصولی مصنوعی و دارای ارزش افزودنی بالایی است
[ترجمه ترگمان]ژل غیر آلی بنتونیت محصول artifactitious است و دارای ارزش accessional بالایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ژل غیر آلی بنتونیت محصول artifactitious است و دارای ارزش accessional بالایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This kind of cloth is proper here, it is made of the materials of pure cotton and dry stuff distilled from the plants, with some accessional materials of soybean milk, calcareousness and vinegar.
[ترجمه گوگل]این نوع پارچه در اینجا مناسب است، از مواد پنبه خالص و مواد خشک تقطیر شده از گیاهان به همراه مقداری مواد جانبی شیر سویا، آهکی و سرکه تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]این نوع پارچه در اینجا مناسب است، از مواد پنبه خالص و مواد خشک تقطیر شده از گیاهان، با برخی مواد accessional از شیر سویا، calcareousness و سرکه ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نوع پارچه در اینجا مناسب است، از مواد پنبه خالص و مواد خشک تقطیر شده از گیاهان، با برخی مواد accessional از شیر سویا، calcareousness و سرکه ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In order to obtain a more accurate activation energy, we give a method to eliminate the influence of the accessional conductance and testify its feasibility by theory simulation.
[ترجمه گوگل]برای به دست آوردن انرژی فعالسازی دقیقتر، روشی برای حذف تأثیر رسانایی جانبی ارائه میکنیم و امکانسنجی آن را با شبیهسازی تئوری گواهی میدهیم
[ترجمه ترگمان]به منظور دستیابی به انرژی فعال سازی دقیق تر، روشی برای حذف نفوذ of accessional و تصدیق امکان پذیری آن با شبیه سازی تیوری ارایه می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به منظور دستیابی به انرژی فعال سازی دقیق تر، روشی برای حذف نفوذ of accessional و تصدیق امکان پذیری آن با شبیه سازی تیوری ارایه می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Changing centralized control method to the centralized combining with distributed control method, HitMSRII can collect the whole information of the robot automatically without accessional sensors.
[ترجمه گوگل]با تغییر روش کنترل متمرکز به ترکیب متمرکز با روش کنترل توزیع شده، HitMSRII می تواند کل اطلاعات ربات را به طور خودکار و بدون سنسورهای جانبی جمع آوری کند
[ترجمه ترگمان]تغییر روش کنترل متمرکز بر ترکیب متمرکز با روش کنترل توزیع شده، HitMSRII می تواند کل اطلاعات ربات را به طور خودکار بدون سنسورهای accessional جمع آوری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تغییر روش کنترل متمرکز بر ترکیب متمرکز با روش کنترل توزیع شده، HitMSRII می تواند کل اطلاعات ربات را به طور خودکار بدون سنسورهای accessional جمع آوری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. All kinds of technology and theories from RMA make America get its strategic purpose by less cost, less accessional lesion and more strategic lightness.
[ترجمه گوگل]انواع فن آوری و تئوری های RMA باعث می شود آمریکا با هزینه کمتر، آسیب های جانبی کمتر و سبکی استراتژیک بیشتر به هدف استراتژیک خود دست یابد
[ترجمه ترگمان]همه انواع تکنولوژی و نظریه ها از RMA باعث می شود تا آمریکا هدف استراتژیک خود را با هزینه کم تر، ضایعه کم تر accessional و سبکی استراتژیک بیشتر به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه انواع تکنولوژی و نظریه ها از RMA باعث می شود تا آمریکا هدف استراتژیک خود را با هزینه کم تر، ضایعه کم تر accessional و سبکی استراتژیک بیشتر به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The accessorial diagnoses can also output diagnosis results correctly. And the accessional functions provided the calculation and the inquiry functions for the technician.
[ترجمه گوگل]تشخیصهای جانبی نیز میتوانند نتایج تشخیص را به درستی به دست آورند و توابع جانبی محاسبه و توابع پرس و جو را برای تکنسین فراهم کردند
[ترجمه ترگمان]تشخیص های بالینی نیز می توانند نتایج تشخیص را به درستی تشخیص دهند و توابع accessional محاسبات و توابع پرسشگری را برای تکنسین فراهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تشخیص های بالینی نیز می توانند نتایج تشخیص را به درستی تشخیص دهند و توابع accessional محاسبات و توابع پرسشگری را برای تکنسین فراهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A prism polarizing disc compound glasses of the utility model is an accessional watching apparatus of a stereoscopic television.
[ترجمه گوگل]عینک ترکیبی دیسکی پلاریزه کننده منشوری مدل کاربردی، یک دستگاه تماشای جانبی یک تلویزیون استریوسکوپی است
[ترجمه ترگمان]عینک مرکب polarizing prism prism مدل utility یک دستگاه accessional accessional از یک تلویزیون stereoscopic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عینک مرکب polarizing prism prism مدل utility یک دستگاه accessional accessional از یک تلویزیون stereoscopic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید