acceptor

/ækˈseptər//əkˈseptə/

معنی: پذیرنده، قبول کننده
معانی دیگر: پذیرا، (حقوق) متقبل، کسی که پرداخت سند یا حواله ای را تقبل می کند، قبولی نویس

جمله های نمونه

1. Distances between hydrogen-bonding acceptor and donor atoms are given in A. Five carboxyl groups in this cluster are buried inside the protein.
[ترجمه گوگل]فواصل بین اتمهای گیرنده پیوند هیدروژنی و دهنده در A آورده شده است پنج گروه کربوکسیل در این خوشه در داخل پروتئین مدفون شده اند
[ترجمه ترگمان]فاصله های بین گیرنده پیوند هیدروژنی و اتم های دهنده در A داده می شود پنج گروه کربوکسیل در این خوشه در داخل پروتئین ها دفن می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Donor and acceptor compounds are differentiated by the direction of the electron transfer to or from the carbon layers.
[ترجمه گوگل]ترکیبات دهنده و گیرنده با جهت انتقال الکترون به یا از لایه های کربن متمایز می شوند
[ترجمه ترگمان]ترکیبات دهنده و پذیرنده با جهت انتقال الکترون به یا از لایه های کربن متمایز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. D . To use nitrate as electron acceptor in the electron transport chain during respiration.
[ترجمه گوگل]د استفاده از نیترات به عنوان گیرنده الکترون در زنجیره انتقال الکترون در طول تنفس
[ترجمه ترگمان]د برای استفاده از نیترات بعنوان گیرنده الکترون در زنجیره انتقال الکترون در طول تنفس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Capable of using О2 as terminal electron acceptor in the respiratory chain.
[ترجمه گوگل]قابلیت استفاده از О2 به عنوان گیرنده الکترون پایانی در زنجیره تنفسی
[ترجمه ترگمان]توانایی استفاده از O۲ به عنوان پذیرنده الکترون ترمینال در زنجیره تنفسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Boron is one of acceptor elements in polycrystalline silicon solar cells, which can influence the photo voltaic efficiency and stability of a solar cell.
[ترجمه گوگل]بور یکی از عناصر پذیرنده در سلول های خورشیدی سیلیکونی پلی کریستالی است که می تواند بر راندمان فتوولتائیک و پایداری یک سلول خورشیدی تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]بور یکی از عناصر پذیرنده در سلول های خورشیدی silicon است که می تواند بر کارآیی و پایداری سلول خورشیدی تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. the acceptor or the drawee is declared bankrupt according to law or is ordered to stop business activities for violation of law.
[ترجمه گوگل]پذیرنده یا برات گیرنده به موجب قانون ورشکستگی اعلام می شود یا به دلیل تخلف از قانون به توقف فعالیت های تجاری محکوم می شود
[ترجمه ترگمان]پذیرنده یا the طبق قانون ورشکسته اعلام می شود و یا دستور توقف فعالیت های تجاری را برای نقض قانون صادر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Furthermore, the conjugated polymer acceptor and D - A double cable polymer photovoltaic materials were also introduced briefly.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، گیرنده پلیمر مزدوج و مواد فتوولتائیک پلیمری دو کابل D - A نیز به اختصار معرفی شدند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، گیرنده پلیمر conjugated و D - یک فوم دوتایی پلی مر دوتایی نیز به طور خلاصه معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The effects of parameters such as temperature, acceptor density, and activation rate on channel depth a, pinch off voltage are studied.
[ترجمه گوگل]اثرات پارامترهایی مانند دما، چگالی پذیرنده و نرخ فعال‌سازی بر روی عمق کانال a، ولتاژ قطع شده مورد مطالعه قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]اثرات پارامترهای نظیر دما، چگالی پذیرنده و نرخ فعال سازی بر روی عمق کانال a، مقدار فشار از ولتاژ مورد مطالعه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Radiation Recombination 、 Iradiation Recombination 、 Donor 、 Acceptor 、 Exciton 、 Phonon 、 Photon 、 Polarition. . . .
[ترجمه گوگل]نوترکیبی تشعشع، نوترکیب تابشی، اهداکننده، گیرنده، اکسایتون، فونون، فوتون، قطبش
[ترجمه ترگمان]نوترکیبی: نوترکیبی، نوترکیبی، Donor، Donor، Exciton، Phonon، Photon، Polarition
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Otherwise, the acceptor or the payer shall bear the civil liabilities arising therefrom.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت مسئولیت مدنی ناشی از آن بر عهده پذیرنده یا پرداخت کننده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت پذیرنده یا پرداخت کننده باید مسئولیت های مدنی ناشی از آن را تحمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If the bill as a non-drawer, acceptor or indorser signature of the party's share has, until the contrary is proved, be presumed that the person on grounds of effective and unconditional delivery.
[ترجمه گوگل]در صورتی که قبض به عنوان امضاء غیر برات دهنده، پذیرنده یا باج کننده سهم طرف باشد تا زمانی که خلاف آن ثابت شود، شخص به دلیل تحویل مؤثر و بدون قید و شرط فرض می شود
[ترجمه ترگمان]اگر این لایحه به عنوان یک non، پذیرنده و یا indorser سهم حزب باشد، تا زمانی که خلاف آن ثابت شود، فرض شود که فرد بر مبنای ارسال موثر و بدون قید و شرط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, the acceptor or the payer shall still remain liable to the bearer.
[ترجمه گوگل]با این حال، پذیرنده یا پرداخت کننده همچنان در قبال حامل مسئولیت دارند
[ترجمه ترگمان]با این حال، گیرنده یا پرداخت کننده هنوز مسئول گیرنده باقی خواهند ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In any other case, if the payor or acceptor can be found, then to make the best of their tips, or at his last known place of business premises or place of residence tips.
[ترجمه گوگل]در هر صورت، اگر پرداخت کننده یا پذیرنده یافت می شود، باید از انعام آنها بهترین استفاده را بکند، یا در آخرین محل شناخته شده محل تجاری یا محل سکونت او انعام دهد
[ترجمه ترگمان]در موارد دیگر، اگر گیرنده یا پذیرنده را می توان یافت، سپس بهترین نکات خود را یا در آخرین مکان شناخته شده محل کار یا محل اقامت خود تعیین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. M acceptor suppressions and anticholinergic drugs such as anisodamine can abate these symptoms.
[ترجمه گوگل]سرکوب های گیرنده M و داروهای آنتی کولینرژیک مانند آنیزودامین می توانند این علائم را کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]M suppressions و anticholinergic مانند anisodamine می توانند این علائم را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This process involves the addition of microorganisms, nutrients and an electron acceptor into the saturation zone of a contaminated aquifer.
[ترجمه گوگل]این فرآیند شامل افزودن میکروارگانیسم ها، مواد مغذی و یک گیرنده الکترون به منطقه اشباع آبخوان آلوده است
[ترجمه ترگمان]این فرآیند شامل اضافه کردن میکرو ارگانیسم ها، مواد مغذی و پذیرنده الکترون در ناحیه اشباع یک aquifer آلوده می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پذیرنده (اسم)
accepter, acceptor, receiver

قبول کننده (اسم)
accepter, acceptor

تخصصی

[شیمی] (اتمی که یک جفت الکترون از اتم دیگرى می گیرد) اتم پذیرا، اتم پذیرنده، پذیرنده
[برق و الکترونیک] پذیرنده، پذیرا - پذیرنده عصر ناخالصی که تعداد حقره ها را در بلور نیمر سانا نظیر ژرمانیم و سیلیسیم افزایش میدهد در این صورت شارش جریان اساسا محدود به انتقال حفره ها است . چون این حفره ها معادل با رمثبت اند آلیاژ به دست آمده نیمر سانای نوع - پی نامیده میشود آلومینیم، گالیم، و ایندیم نمونه های از پذیرنده ها هستند
[زمین شناسی] گیرنده، پذیرنده گیرنده از مولکول یا یونی تشکیل شده است که الکترونها در آن دارای ساختار مختصاتی منظمی هستند.
[حقوق] قبولی نویس، قبول کننده
[ریاضیات] پذیرنده
[پلیمر] پذیرنده

انگلیسی به انگلیسی

• one who accepts or receives

پیشنهاد کاربران

پذیرنده، قبول کننده
مثال:
Forgiver of sins and acceptor of repentance,
بخشنده گناهان و پذیرنده و قبول کننده توبه
�غَافِرِ الذَّنْبِ وَ قَابِلِ التَّوْبِ�
قبولی نویس، قبول کننده ی ( برات )
بیوشیمی:انتهای '3 رنای ناقل، دارای توالی نوکلئوتیدی ACC که به آمینو اسید خاصی متصل می شود.
acceptor ( شیمی )
واژه مصوب: پذیرنده 1
تعریف: ویژگی گونه‏ای شیمیایی که زوج الکترون می‏گیرد

بپرس