1. We reviewed the evidence for the efficacy and acceptability of serotonin reuptake inhibitors compared with the tricyclic and related antidepressants by meta-analysis.
[ترجمه گوگل]ما شواهد مربوط به اثربخشی و مقبولیت مهارکنندههای بازجذب سروتونین را در مقایسه با داروهای ضد افسردگی سه حلقهای و مرتبط با متاآنالیز بررسی کردیم
[ترجمه ترگمان]ما شواهدی برای اثربخشی و پذیرش بازدارنده های بازجذب سروتونین در مقایسه با سه حلقه ای و داروهای ضد افسردگی مرتبط با فرا تحلیل را مورد بررسی قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما شواهدی برای اثربخشی و پذیرش بازدارنده های بازجذب سروتونین در مقایسه با سه حلقه ای و داروهای ضد افسردگی مرتبط با فرا تحلیل را مورد بررسی قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The acceptability of touching fellow humans also varies.
[ترجمه گوگل]میزان پذیرش دست زدن به همنوعان نیز متفاوت است
[ترجمه ترگمان]پذیرش انسان های جوان هم متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پذیرش انسان های جوان هم متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. If you are in any doubt regarding the acceptability of your qualifications you should not hesitate to contact the faculty for advice.
[ترجمه گوگل]اگر در مورد قابل قبول بودن مدارک خود تردید دارید، نباید برای مشاوره با دانشکده تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]اگر در مورد پذیرش صلاحیت های شما شک دارید، نباید در تماس با هییت علمی برای توصیه تردید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر در مورد پذیرش صلاحیت های شما شک دارید، نباید در تماس با هییت علمی برای توصیه تردید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Reports on the Centre's work on the acceptability of technical change were completed in 198
[ترجمه گوگل]گزارشهای مربوط به کار مرکز در مورد پذیرش تغییرات فنی در سال 198 تکمیل شد
[ترجمه ترگمان]گزارش ها درباره کار این مرکز بر پذیرش تغییرات فنی در سال ۱۹۸ به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گزارش ها درباره کار این مرکز بر پذیرش تغییرات فنی در سال ۱۹۸ به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Never for a moment did I doubt the acceptability to an investment banker of a professed love of money.
[ترجمه گوگل]هرگز برای لحظهای در مورد پذیرش یک بانکدار سرمایهگذاری شک نکردم که عاشق پول است
[ترجمه ترگمان]هرگز برای یک لحظه شک نکرده بودم که به یک بانکدار سرمایه گذاری که حاکی از عشق است شک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هرگز برای یک لحظه شک نکرده بودم که به یک بانکدار سرمایه گذاری که حاکی از عشق است شک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Other aspects of acceptability relate to the product behaviour in relation to taint, corrosion and harmonisation with house colour codes.
[ترجمه گوگل]سایر جنبه های مقبولیت به رفتار محصول در رابطه با لکه، خوردگی و هماهنگی با کدهای رنگ خانه مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]جنبه های دیگر مقبولیت مربوط به رفتار محصول در رابطه با آلودگی، خوردگی و هماهنگ سازی با کده ای رنگی خانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جنبه های دیگر مقبولیت مربوط به رفتار محصول در رابطه با آلودگی، خوردگی و هماهنگ سازی با کده ای رنگی خانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I had the trappings of success, of social acceptability.
[ترجمه گوگل]من نشانه های موفقیت، مقبولیت اجتماعی را داشتم
[ترجمه ترگمان]من the موفقیت، از acceptability اجتماعی برخوردار بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من the موفقیت، از acceptability اجتماعی برخوردار بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The social acceptability of a disability may, therefore, be more important than the limitations it may give rise to.
[ترجمه گوگل]بنابراین مقبولیت اجتماعی یک معلولیت ممکن است مهمتر از محدودیت هایی باشد که ممکن است به وجود آورد
[ترجمه ترگمان]بنابراین پذیرش اجتماعی یک ناتوانی می تواند مهم تر از محدودیت هایی باشد که ممکن است موجب افزایش آن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین پذیرش اجتماعی یک ناتوانی می تواند مهم تر از محدودیت هایی باشد که ممکن است موجب افزایش آن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The acceptability of legal institutions in the financial marketplace usually depends upon how fair and certain their users perceive them to be.
[ترجمه گوگل]مقبولیت مؤسسات حقوقی در بازار مالی معمولاً به این بستگی دارد که کاربران آنها چقدر منصفانه و مطمئن هستند
[ترجمه ترگمان]پذیرش موسسات قانونی در بازار مالی معمولا به این بستگی دارد که چقدر کاربران آن ها را خوب درک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پذیرش موسسات قانونی در بازار مالی معمولا به این بستگی دارد که چقدر کاربران آن ها را خوب درک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Methods To evoluate the acceptability of the bromadiolone poison paste and it's effect both in laboratory and in field.
[ترجمه گوگل]روشها برای بررسی میزان پذیرش خمیر سمی برومادیولون و تأثیر آن هم در آزمایشگاه و هم در صحرا
[ترجمه ترگمان]روش های اندازه گیری قابلیت پذیرش خمیر poison سمی و تاثیر آن هم در آزمایشگاه و هم در میدان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش های اندازه گیری قابلیت پذیرش خمیر poison سمی و تاثیر آن هم در آزمایشگاه و هم در میدان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But the increasing acceptability of " raunch culture " may be attracting illegal activity too.
[ترجمه گوگل]اما مقبولیت فزاینده "فرهنگ رانچ" ممکن است باعث جذب فعالیت غیرقانونی نیز شود
[ترجمه ترگمان]اما افزایش پذیرش \"فرهنگ raunch\" ممکن است باعث جذب فعالیت غیر قانونی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما افزایش پذیرش \"فرهنگ raunch\" ممکن است باعث جذب فعالیت غیر قانونی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The acceptability of real number system depends on practice.
[ترجمه گوگل]قابل قبول بودن سیستم اعداد واقعی به تمرین بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]پذیرش سیستم اعداد حقیقی به عمل بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پذیرش سیستم اعداد حقیقی به عمل بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Thought English, we can improve our social acceptability.
[ترجمه گوگل]انگلیسی فکر می کنیم، ما می توانیم مقبولیت اجتماعی خود را بهبود بخشیم
[ترجمه ترگمان]به انگلیسی فکر می کنیم، می توانیم مقبولیت اجتماعی خود را بهبود بخشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به انگلیسی فکر می کنیم، می توانیم مقبولیت اجتماعی خود را بهبود بخشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Acceptability for storage in the overhead compartment is dependent on the weight of the baggage.
[ترجمه گوگل]قابلیت پذیرش در محفظه بالای سر به وزن چمدان بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]acceptability برای ذخیره سازی در قسمت بالای سر به وزن بار وابسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]acceptability برای ذخیره سازی در قسمت بالای سر به وزن بار وابسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. One was that it might not be as attractive as some of the stronger currencies and so its general acceptability might suffer.
[ترجمه گوگل]یکی این بود که ممکن است به اندازه برخی از ارزهای قوی تر جذاب نباشد و بنابراین مقبولیت عمومی آن ممکن است آسیب ببیند
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها این بود که ممکن است به اندازه برخی از ارزه ای قوی جذاب نباشد و بنابراین مقبولیت عمومی آن ممکن است آسیب ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها این بود که ممکن است به اندازه برخی از ارزه ای قوی جذاب نباشد و بنابراین مقبولیت عمومی آن ممکن است آسیب ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید