1. the arrival of settlers accelerated the extinction of that native tribe
ورود کوچ نشینان انقراض آن قبیله ی بومی را تسریع کرد.
2. the country's developement has accelerated
پیشرفت کشور سریع تر شده است.
3. The boom was fuelled by accelerated demand for consumer products.
[ترجمه گوگل]رونق ناشی از افزایش تقاضا برای محصولات مصرفی بود
[ترجمه ترگمان]رونق با افزایش تقاضا برای محصولات مصرفی افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رونق با افزایش تقاضا برای محصولات مصرفی افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Bacterial reproduction is accelerated in weightless space.
[ترجمه گوگل]تولید مثل باکتری در فضای بی وزن تسریع می شود
[ترجمه ترگمان]تکثیر میکروبی در فضای بدون وزن افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تکثیر میکروبی در فضای بدون وزن افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The heat causes the reaction to be accelerated.
[ترجمه گوگل]گرما باعث تسریع واکنش می شود
[ترجمه ترگمان]گرما باعث تسریع واکنش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گرما باعث تسریع واکنش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The runners accelerated smoothly round the bend.
[ترجمه گوگل]دوندگان به آرامی دور خم شتاب گرفتند
[ترجمه ترگمان]دوندگان به نرمی دور کمر خم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوندگان به نرمی دور کمر خم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I accelerated to overtake the bus.
[ترجمه گوگل]شتاب دادم تا از اتوبوس سبقت بگیرم
[ترجمه ترگمان]سرعت گرفتم تا به اتوبوس برسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرعت گرفتم تا به اتوبوس برسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The runners accelerated smoothly around the bend.
[ترجمه گوگل]دوندگان به آرامی در اطراف پیچ شتاب گرفتند
[ترجمه ترگمان]دوندگان به نرمی دور کمر خم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوندگان به نرمی دور کمر خم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The car accelerated as it overtook me.
[ترجمه گوگل]وقتی از من سبقت گرفت ماشین شتاب گرفت
[ترجمه ترگمان]اتومبیل با سرعت بیشتری به طرف من آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اتومبیل با سرعت بیشتری به طرف من آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Hyde accelerated away from the kerb, swerving out into the middle of the street.
[ترجمه گوگل]هاید از حاشیه دور شد و به وسط خیابان منحرف شد
[ترجمه ترگمان]هاید به سرعت از کنار جدول گذشت و به وسط خیابان منحرف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هاید به سرعت از کنار جدول گذشت و به وسط خیابان منحرف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Global warming could be accelerated due to the thinning of the ozone layer.
[ترجمه گوگل]گرم شدن کره زمین به دلیل نازک شدن لایه اوزون می تواند تسریع شود
[ترجمه ترگمان]گرم شدن جهانی هوای کره زمین به دلیل نازک شدن لایه اوزون قابل تسریع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گرم شدن جهانی هوای کره زمین به دلیل نازک شدن لایه اوزون قابل تسریع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The car suddenly accelerated.
[ترجمه گوگل]ماشین ناگهان شتاب گرفت
[ترجمه ترگمان]اتومبیل ناگهان سرعت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اتومبیل ناگهان سرعت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She accelerated away from the kerb.
[ترجمه گوگل]او از حاشیه دور شد
[ترجمه ترگمان]او به سرعت از کنار جدول کنار رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به سرعت از کنار جدول کنار رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. During the last recession, migration to the sunbelt accelerated.
[ترجمه گوگل]در طول آخرین رکود، مهاجرت به کمربند خورشیدی شتاب گرفت
[ترجمه ترگمان]در طی آخرین رکود اقتصادی، مهاجرت به the تسریع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در طی آخرین رکود اقتصادی، مهاجرت به the تسریع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The car accelerated smoothly away.
[ترجمه گوگل]ماشین به آرامی شتاب گرفت
[ترجمه ترگمان]اتومبیل به آرامی حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اتومبیل به آرامی حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید