اسم ( noun )
حالات: academies
حالات: academies
• (1) تعریف: an institution of learning, often private or specialized.
- Before college, I went to the local high school, but my sister attended a private academy in Massachusetts.
[ترجمه گوگل] قبل از کالج، به دبیرستان محلی می رفتم، اما خواهرم در یک آکادمی خصوصی در ماساچوست تحصیل می کرد
[ترجمه ترگمان] قبل از کالج، من به دبیرستان محلی رفتم، اما خواهرم در یک آکادمی خصوصی در ماساچوست شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] قبل از کالج، من به دبیرستان محلی رفتم، اما خواهرم در یک آکادمی خصوصی در ماساچوست شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: an institution for the advancing of a particular field of learning.
• مشابه: institute
• مشابه: institute
- He's studying film at the academy of fine arts.
[ترجمه گوگل] او در آکادمی هنرهای زیبا فیلم می خواند
[ترجمه ترگمان] او در آکادمی هنرهای زیبا فیلم می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او در آکادمی هنرهای زیبا فیلم می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید