abused


معنی: خوار

مترادف ها

خوار (صفت)
abject, contemptible, debased, degraded, despicable, abused, wretched, hangdog

پیشنهاد کاربران

سوء استفاده شده
بدبه کار برده شده
نادرست استفاده شده
مورد سو استفاده قرار گرفته، آسیب دیده، مورد تجاوز قرار گرفته، خوار و خفیف شده، مورد خشونت یا بی عدالتی قرار گرفته
⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: سوءکاربُرده

⚫ نگارش به خط لاتین: Sukārborde

⚫ آمیخته از: سوءکاربُردن ( Abuse ) و �اسم مفعول� ( ed )
...
[مشاهده متن کامل]


⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

آزار دیده
آسیب دیده
صدمه دیده
مجروح
کسی/چیزی که باهاش بدرفتاری شده
کسی/چیزی که ازش سوءاستفاده شده
( این کلمه، مگر این که در جایگاه فعل گذشته استفاده بشه، نباید به صورت فعل معنی بشه. پس معادلهایی مثل بدرفتاری کردن، تجاوز کردن، استثمار و. . . صحیح نیستن و معادل کلمه ی abuse هستن که یک فعل است، نه abused. )
...
[مشاهده متن کامل]

بد رفتاری کردن
سوءاستفاده شده
فحاشی، توهین
تجاوزکردن بکسی
آزار.
اذیت
بزهکار
گفتمان
سوءاستفاده
استثمار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)