abstracting

جمله های نمونه

1. The research shows that pre-school children are capable of thinking in abstract terms.
[ترجمه گوگل]تحقیقات نشان می دهد که کودکان پیش دبستانی توانایی تفکر انتزاعی را دارند
[ترجمه ترگمان]این تحقیق نشان می دهد که کودکان پیش از مدرسه قادر به تفکر در شرایط انتزاعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I like dogs in the abstract, but I can't bear this one.
[ترجمه گوگل]من به طور انتزاعی سگ ها را دوست دارم، اما نمی توانم این یکی را تحمل کنم
[ترجمه ترگمان]من سگ ها را خیلی دوست دارم، اما نمی توانم این یکی را تحمل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She tried to abstract my attention from my work.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد توجه من را از کارم منحرف کند
[ترجمه ترگمان]سعی کرد توجه مرا از کار خود منصرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's not a question of some abstract concept.
[ترجمه گوگل]بحث یک مفهوم انتزاعی نیست
[ترجمه ترگمان]این سوال یک مفهوم انتزاعی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By the age of seven, children are capable of thinking in abstract terms .
[ترجمه گوگل]در سن هفت سالگی، کودکان می توانند به صورت انتزاعی فکر کنند
[ترجمه ترگمان]کودکان در سن هفت سالگی قادر به تفکر در شرایط انتزاعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is not in the least interested in abstract art.
[ترجمه گوگل]او کمترین علاقه ای به هنر انتزاعی ندارد
[ترجمه ترگمان]او کم ترین علاقه ای به هنر انتزاعی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Truth and beauty are abstract concepts.
[ترجمه گوگل]حقیقت و زیبایی مفاهیمی انتزاعی هستند
[ترجمه ترگمان]حقیقت و زیبایی مفاهیم انتزاعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is easier to think in concrete terms rather than in the abstract.
[ترجمه گوگل]به جای انتزاعی، فکر کردن به صورت عینی آسان تر است
[ترجمه ترگمان]تفکر در شرایط بتونی ساده تر از تفکر انتزاعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We may talk of beautiful things but beauty itself is abstract.
[ترجمه گوگل]ممکن است از چیزهای زیبا صحبت کنیم اما زیبایی خود انتزاعی است
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم از چیزهای زیبا صحبت کنیم اما خود زیبایی انتزاعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They can abstract precious medicines from ordinary substances.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند داروهای گرانبها را از مواد معمولی استخراج کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند داروهای با ارزش را از مواد مخدر مصرف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Abstract nouns are usually uncountable nouns in English.
[ترجمه گوگل]اسامی انتزاعی معمولاً در زبان انگلیسی اسامی غیرقابل شمارش هستند
[ترجمه ترگمان]اسم های انتزاعی معمولا اسم های غیرقابل شمارش در زبان انگلیسی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Legal questions rarely exist in the abstract; they are based on real cases.
[ترجمه گوگل]سؤالات حقوقی به ندرت به صورت انتزاعی وجود دارد آنها بر اساس موارد واقعی هستند
[ترجمه ترگمان]سوالات قانونی به ندرت در انتزاعی وجود دارند؛ آن ها براساس موارد واقعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She abstracted the main points from the argument.
[ترجمه گوگل]او نکات اصلی را از استدلال انتزاع کرد
[ترجمه ترگمان]او نکات اصلی را از بحث کنار کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Physics is the best example of a science which has developed strong, abstract theories.
[ترجمه گوگل]فیزیک بهترین نمونه علمی است که نظریه های قوی و انتزاعی را توسعه داده است
[ترجمه ترگمان]فیزیک بهترین نمونه از علم فیزیک است که نظریه های انتزاعی و انتزاعی را توسعه داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Human beings are the only creatures capable of abstract thought .
[ترجمه گوگل]انسانها تنها موجوداتی هستند که قادر به تفکر انتزاعی هستند
[ترجمه ترگمان]انسان ها تنها موجوداتی هستند که قادر به تفکر انتزاعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• summarizing, taking away a portion of something; creating an abstract artistic work; getting rid of something without permission

پیشنهاد کاربران

بپرس