مثال؛
“She forgot her keys again. She can be so absent - minded sometimes. ”
A person might say, “I was so absent - minded during the meeting that I missed half of what was said. ”
Someone might comment, “I need to stop being so absent - minded and start paying attention. ”
... [مشاهده متن کامل]
من در میان جمع و دلم جای دیگر است!
... [مشاهده متن کامل]
من در میان جمع و دلم جای دیگر است!
~معنی انگلیسی:
A person who does not pay attention to important things
~معنی فارسی:
ادمی که به کارهای مهم، به چیز های مهم توجه نمیکنه
حواس پرت
~معنی لغوی:
ذهن غایب - ذهن تعطیل
~مثال:
Most old people are absent - minded
~معنی فارسی:
ادمی که به کارهای مهم، به چیز های مهم توجه نمیکنه
حواس پرت
~معنی لغوی:
ذهن غایب - ذهن تعطیل
~مثال:
~معنی انگلیسی:
A person who does not pay attention to important things
~معنی فارسی:
ادمی که به کارهای مهم، به چیز های مهم توجه نمیکنه
حواس پرت
~معنی لغوی:
ذهن غایب - ذهن تعطیل
~مثال:
... [مشاهده متن کامل]
. Most old people are absent - minded
Ali is very absent minded, he always loses everything.
~معنی فارسی:
ادمی که به کارهای مهم، به چیز های مهم توجه نمیکنه
حواس پرت
~معنی لغوی:
ذهن غایب - ذهن تعطیل
~مثال:
... [مشاهده متن کامل]
آدمی که همش وسایلشو گم میکنه
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : absent - mindedness
✅️ صفت ( adjective ) : absent - minded
✅️ قید ( adverb ) : absent - mindedly
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : absent - mindedness
✅️ صفت ( adjective ) : absent - minded
✅️ قید ( adverb ) : absent - mindedly
مترادف : wacky
حواس پرت، فراموش کار، گیج