کاملا مطلع بودن
Be closely informed about
I am very well abreast of the politics and general knowledge of our country ( because I keep abreast of any changes in the political
( landscape
آگاه بودن از چیزی، با خبر بودن از چیزی، مطلع بودن از چیزی
I am abreast of your financial difficulties
از مشکلات مالی شما باخبرم ( اطلاع دارم )
از مشکلات مالی شما باخبرم ( اطلاع دارم )
برکنارماندن، درامان ماندن