اسم ( noun )
• : تعریف: a material or substance used to grind or polish surfaces.
• مترادف: abradant
• مشابه: cleanser, corrosive, emery, file, grindstone, millstone, pumice, rasp, sandpaper, whetstone
• مترادف: abradant
• مشابه: cleanser, corrosive, emery, file, grindstone, millstone, pumice, rasp, sandpaper, whetstone
- Sandpaper is used as an abrasive on wood.
[ترجمه گوگل] از کاغذ سنباده به عنوان ساینده روی چوب استفاده می شود
[ترجمه ترگمان] sandpaper به عنوان یک ساینده بر روی چوب استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] sandpaper به عنوان یک ساینده بر روی چوب استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
مشتقات: abrasively (adv.), abrasiveness (n.)
مشتقات: abrasively (adv.), abrasiveness (n.)
• (1) تعریف: causing abrasion to a physical surface or irritation to one's senses.
• مترادف: abradant, erosive, harsh
• متضاد: mellifluous, mild
• مشابه: biting, caustic, coarse, corrosive, cutting, rough, scratchy
• مترادف: abradant, erosive, harsh
• متضاد: mellifluous, mild
• مشابه: biting, caustic, coarse, corrosive, cutting, rough, scratchy
- This cleanser is too abrasive to use on fine glassware.
[ترجمه گوگل] این پاک کننده برای استفاده روی ظروف شیشه ای بسیار ساینده است
[ترجمه ترگمان] این تمیز کننده بیش از حد ساینده است که در این ظروف شیشه ای خوب استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این تمیز کننده بیش از حد ساینده است که در این ظروف شیشه ای خوب استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I shiver when I hear that abrasive laugh of his.
[ترجمه گوگل] با شنیدن آن خنده ی کوبنده اش می لرزم
[ترجمه ترگمان] وقتی صدای خنده abrasive را می شنوم می لرزم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] وقتی صدای خنده abrasive را می شنوم می لرزم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: causing or tending to cause offense or irritation through harshness or insensitivity.
• مترادف: irritating
• مشابه: aggressive, galling, grating, offensive, rude
• مترادف: irritating
• مشابه: aggressive, galling, grating, offensive, rude
- I was put off by his abrasive manner, especially the way he snapped at the waiter all through dinner.
[ترجمه گوگل] از رفتار سایندهاش، بهویژه شیوهای که در تمام مدت شام به پیشخدمت ضربه میزد، من را ناراحت میکرد
[ترجمه ترگمان] به خصوص رفتار abrasive او را ازسر گرفته بودم، به خصوص که هنگام ناهار به پیشخدمت نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] به خصوص رفتار abrasive او را ازسر گرفته بودم، به خصوص که هنگام ناهار به پیشخدمت نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She is abrasive in the way she treats the customers, and it's certainly bad for business.
[ترجمه گوگل] او در نحوه رفتارش با مشتریان ساینده است و مطمئناً برای تجارت بد است
[ترجمه ترگمان] او به طرز برخورد با مشتریان، ساینده است و قطعا برای کسب وکار بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او به طرز برخورد با مشتریان، ساینده است و قطعا برای کسب وکار بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید