1. So he always sits above the salt when there is a seminar about it.
[ترجمه گوگل]بنابراین وقتی سمیناری در این باره برگزار می شود همیشه بالای نمک می نشیند
[ترجمه ترگمان]پس او همیشه بالای نمک می نشیند، زمانی که یک سمینار درباره آن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس او همیشه بالای نمک می نشیند، زمانی که یک سمینار درباره آن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Bruce was taken up above the salt.
[ترجمه گوگل]بروس بالای نمک گرفته شد
[ترجمه ترگمان]بروس \"بالاتر از نمکه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بروس \"بالاتر از نمکه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We took him up above the salt.
[ترجمه گوگل]او را بالای نمک بردیم
[ترجمه ترگمان] ما اونو بالاتر از نمک بردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما اونو بالاتر از نمک بردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Will took him up above the salt and made much of him.
[ترجمه گوگل]ویل او را بالای نمک برد و از او بسیار ساخت
[ترجمه ترگمان]ویل او را از روی نمک بلند کرد و از او دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ویل او را از روی نمک بلند کرد و از او دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I went to a reception at the embassy and I was sitting above the salt.
[ترجمه گوگل]رفتم پذیرایی در سفارت و بالای نمک نشسته بودم
[ترجمه ترگمان]من به سفارت سفارت رفتم و روی نمک نشستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من به سفارت سفارت رفتم و روی نمک نشستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید