about face

/əˈbaʊtˈfeɪs//əˈbaʊtfeɪs/

(در مشق نظامی) عقب گرد، دگرگونی، وارون روی، تغییر جهت، عقب گرد کردن، فرمان عقب گرد، سوی دیگر، جهت دیگر، عدول کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a military command to turn and face the opposite direction.
مشابه: right about face
اسم ( noun )
(1) تعریف: a reversal of one's position or direction, esp. in response to a military command.
مترادف: reversal, rightabout, turnaround
مشابه: right about face, switch, turn, turnabout

(2) تعریف: an abrupt, complete change in opinion, beliefs, actions, or the like; switch; reversal.
مترادف: reversal, right about face, turnaround
مشابه: change, flip-flop, switch, turn, turnabout, withdrawal
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: about-faces, about-facing, about-faced
• : تعریف: to turn to the opposite direction, opinion, or the like; reverse oneself.
مترادف: backtrack, change, flip-flop, switch, take back, turn
مشابه: reverse

انگلیسی به انگلیسی

• change direction; originally a military command in the united states to turn and face the opposite direction
an about-face is the same as an about-turn; used in american english.
turn around!, about turn! (command to soldiers in formation)

پیشنهاد کاربران

1. عقب گرد کردن ( نظامی )
2. عقب گرد ( نظامی )
3. تغییرِ موضع، چرخش ( مجازی )
بر اساس دیکشنری زیر این کلمه اسم است و به شکل مفرد بکار می رود. در موارد بسیاری نیز این کلمه با افعال do و make بکار می رود.
About - face /əˌbaʊtˈfeɪs/ ( n - do/make about face ) – [Cambridge Dictionary )
...
[مشاهده متن کامل]

Definitions: 👇
1. A change of direction.
تغییر جهت یا مسیر.
Example 1: 👇
I had to do an about - face and turn right instead of left.
مجبور شدم تغییر جهت داده و بجای سمت راست به چپ پیچیدم.
Example 2: 👇
The plane made an about - face and headed back to the airport.
هواپیما تغییر مسیر داد و به سمت فرودگاه برگشت.
2. A complete change of opinion or behavior.
تغییر کامل عقیده یا رفتار؛ تغییر موضع؛ تغییر مَشیْ؛ تغییر دیدگاه یا نقطه نظر.
Example 1: 👇
The senator's about - face on the issue caught his supporters by surprise.
تغییر موضعِ سناتور ( نماینده ) در مورد موضوع، موجب شگفتی حامیانش شد.
Example 2: 👇
After being confronted by her constituents, the representative did an about - face and came out in support of the bill.
پس از مواجهه با رأی دهندگان خود، نماینده با تغییر دیدگاهش، در نقش حامی لایحه ظاهر شد.
Example 3: 👇
JOHNNY: I'm going to stay at my job, if that's what you mean.
LINDA ( after a moment, very - quietly ) : I see…
JOHNNY: But only for a while. Only a couple of years, say - just until I can get through to her that - well — it's what she asked, and after all, a couple of years isn't a lifetime.
LINDA: No, of course not.
JOHNNY: I can see the way they look at it — I could hardly expect them suddenly to do a complete about - face, and — but hang it [damn it], they ought at least to see what I'm getting at!
* Holiday - a play Philip Barry
جانی: اگر منظورت همینه، آره، من این شغل رو ادامه میدم.
لیندا ( پس از یک لحظه، بسیار آرام ) : می فهمم…
جانی: اما فقط برای مدتی. فقط یکی دو سال، فقط تا زمانی که بتوانم کاملا به او ( جولیا ) برسم - این چیزی است که خودش از من خواسته، و بالاخره چند سال که یک عمر نیست.
لیندا: نه، البته که نه.
جانی: می تونم نوع نگاه اونا را بفهمم - به سختی میشه انتظار داشت که یکدفعه دیدگاهشون تغییر کنه، و - لعنتی ( صبر می کنم ) ، حداقل باید بفمهمن که من هدفم چیه!
متن انتخابی: از نمایشنامه ی #تعطیلات، # اثر فیلیپ بری

about face
1 - تغییر موضع، تغییر رویه
2 - فرمان عقب گرد
تغییر ناگهانی
از turnabout face به معنی صورت را چرخاندن ریشه گرفته
تغییر جهت
تغییر موضع
تغییر ناگهانی نظر، جهت یا رفتار، در اصطلاح عامیانه چپ کردن!!
تناقض در سخن و عمل
یک نوع دستور نظامی که باید ۱۸۰درجه چرخید، یچیزی مثل عقب گرد.

بپرس