abound in


فراوان داشتن

جمله های نمونه

1. Good fish abound in the North Sea.
[ترجمه گوگل]ماهی خوب در دریای شمال فراوان است
[ترجمه ترگمان]ماهی خوب در دریای شمال فراوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Examples of this abound in her book.
[ترجمه گوگل]نمونه های این مورد در کتاب او فراوان است
[ترجمه ترگمان]نمونه هایی از این ها در کتاب او به وفور یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The rivers there abound in/with fish.
[ترجمه گوگل]رودخانه‌های آنجا سرشار از ماهی هستند
[ترجمه ترگمان]روده ای آنجا پر از ماهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The story does, however, abound in felicities; the physical descriptions of the planet, for example, are superb.
[ترجمه گوگل]با این حال، داستان سرشار از شادی است برای مثال، توصیفات فیزیکی سیاره فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، داستان در felicities فراوان است؛ برای مثال، توصیف فیزیکی این سیاره بسیار عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. While other ions abound in cytoplasm in their millimoles, liberal estimates of free Ca concentrations run around 0. 1 micromolar, maximum.
[ترجمه گوگل]در حالی که سایر یون‌ها در سیتوپلاسم در میلی‌مول‌هایشان به وفور یافت می‌شوند، تخمین‌های آزاد غلظت کلسیم آزاد در حدود 0 1 میکرومولار، حداکثر است
[ترجمه ترگمان]در حالی که یون های دیگر در سیتوپلاسم خود به وفور وجود دارند، تخمین های لیبرال از غلظت Ca آزاد در حدود ۰ ۱ میکرومولار، حداکثر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They abound in our hamlets and swarm in our cities.
[ترجمه nazanin] انها در دهکده ما فراوان اند و در شهر های ما ازحام میکنند.
|
[ترجمه گوگل]آنها در دهکده های ما فراوانند و در شهرهای ما ازدحام می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در دهکده ها هستند و در شهرهای ما جمع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unconscious strategists abound in the pages of this book.
[ترجمه گوگل]استراتژیست های ناخودآگاه در صفحات این کتاب فراوان است
[ترجمه ترگمان]استراتژیست ها بی هوش شده در صفحات این کتاب فراوان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Other examples abound in the worlds of commerce, government, education, and organized sport.
[ترجمه گوگل]نمونه های دیگر در دنیای تجارت، دولت، آموزش و ورزش سازمان یافته فراوان است
[ترجمه ترگمان]مثال های دیگر در دنیای تجارت، دولت، آموزش و ورزش سازمان یافته فراوان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Interesting developments abound in this subject.
[ترجمه گوگل]تحولات جالب در این موضوع فراوان است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های جالب در این زمینه فراوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Examples abound in the professions, for example the question of auditors and joint stock companies, or solicitors and conveyancing.
[ترجمه گوگل]مثال‌ها در حرفه‌ها فراوان است، مثلاً سؤال حسابرسان و شرکت‌های سهامی یا وکالت و انتقال
[ترجمه ترگمان]مثال های فراوانی در این مشاغل وجود دارد، به عنوان مثال سوال حسابرسان و شرکت های سهامی مشترک، یا مشاوران حقوقی و حقوقی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This would necessitate questioning the myths that abound in the enterprise.
[ترجمه گوگل]این امر مستلزم زیر سؤال بردن افسانه هایی است که در این شرکت فراوان است
[ترجمه ترگمان]این امر مستلزم زیر سوال بردن the است که در شرکت فراوان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hotels and guest houses abound in the two towns nearest Meteora: Kastraki and Kalambaka.
[ترجمه گوگل]هتل‌ها و مهمان‌خانه‌ها در دو شهر نزدیک‌ترین Meteora وجود دارد: Kastraki و Kalambaka
[ترجمه ترگمان]هتل و مهمان خانه ها در دو شهر به وفور یافت می شوند: Kastraki و Kalambaka
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sargassum Division Phaeophyta Sargassum plants abound in China's Yellow Sea, Bohai Sea coastal parts of Guangdong, is also very rich in resources, in coastal areas.
[ترجمه گوگل]بخش سارگاسوم Phaeophyta گیاهان سارگاسوم در دریای زرد چین، بخش‌های ساحلی دریای بوهای گوانگدونگ، همچنین از نظر منابع بسیار غنی در مناطق ساحلی هستند
[ترجمه ترگمان]گیاهان sargassum Division در دریای زرد چین، جزایر ساحلی دریای Bohai در چین، بسیار غنی از منابع، در مناطق ساحلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. However, manufactories of chemical products abound in the Faubourg Saint-Marceau. Many of the workmen might have black faces.
[ترجمه گوگل]با این حال، کارخانه های تولید محصولات شیمیایی در Faubourg Saint-Marceau فراوان است بسیاری از کارگران ممکن است صورت سیاه داشته باشند
[ترجمه ترگمان]با این حال، manufactories محصولات شیمیایی در حومه سن مارسو فراوان است بسیاری از کارگران ممکن است چهره های سیاه داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Symphonic concerts abound in the bigger cities.
[ترجمه گوگل]کنسرت های سمفونیک در شهرهای بزرگتر فراوان است
[ترجمه ترگمان]کنسرت های سمفونیک در شهرهای بزرگ به وفور یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be plentiful, be full of -

پیشنهاد کاربران

پر و مملو بودن از چیزی
یک مترادف داره : replete in/with
مثال: this home is abound with 10 bedrooms
این خونه مملو از 10 اتاق خواب هست

بپرس