اسم ( noun )
مشتقات: abortional (adj.)
مشتقات: abortional (adj.)
• (1) تعریف: the termination of a pregnancy before the fetus is able to survive.
• مشابه: miscarriage
• مشابه: miscarriage
- She had an abortion.
[ترجمه گوگل] او سقط جنین داشت
[ترجمه ترگمان] اون یه سقط جنین داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون یه سقط جنین داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The doctor performed the abortion.
[ترجمه گوگل] دکتر سقط جنین را انجام داد
[ترجمه ترگمان] دکتر سقط را انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دکتر سقط را انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: an aborted fetus.
• (3) تعریف: a project or idea that has failed to be carried to completion, or the result of the failure to reach completion.
• مترادف: miscarriage
• مشابه: defeat, disaster, failure, fiasco, termination
• مترادف: miscarriage
• مشابه: defeat, disaster, failure, fiasco, termination
• (4) تعریف: a person or thing that is malformed or incompletely developed; monstrosity.
• مترادف: monster, monstrosity, teratism
• مشابه: deformity, lusus naturae, malformation, mutant
• مترادف: monster, monstrosity, teratism
• مشابه: deformity, lusus naturae, malformation, mutant