دیکشنری
مترجم
بپرس
abolishable
برانداختنی، منسو کردنی، نس پذیر، موقوف شدنی
دنبال کنید
بررسی کلمه
صفت
( adjective )
• :
تعریف:
combined form of abolish.
انگلیسی به انگلیسی
• capable of being abolished, capable of being revoked or cancelled
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها