ably

/ˈeɪbli//ˈeɪbli/

ماهرانه، بامهارت، باتوانایی، استادانه، از روی لیاقت
ably_
پسوند (قیدساز) حاکی از: توانایی، لیاقت، تمایل، استعداد، به طور- [comfortably]

بررسی کلمه

پسوند ( suffix )
• : تعریف: in a manner that indicates the capability of or tendency toward performing, or being the object of, (such) an action.

- lovably
[ترجمه گوگل] دوست داشتنی
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- conceivably
[ترجمه گوگل] قابل تصور
[ترجمه ترگمان] دلالت کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- tangibly
[ترجمه گوگل] به طور ملموس
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
قید ( adverb )
• : تعریف: in a competent or skillful manner.

- She performs ably at her job and will likely be promoted.
[ترجمه گوگل] او در شغل خود به خوبی عمل می کند و احتمالاً ارتقا خواهد یافت
[ترجمه ترگمان] او به خوبی کارش را انجام می دهد و به احتمال زیاد ترفیع پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. abbas used to run his school ably
عباس مدرسه ی خود را استادانه اداره می کرد.

2. She controlled the meeting very ably.
[ترجمه گوگل]او خیلی خوب جلسه را کنترل کرد
[ترجمه ترگمان]او این جلسه را با مهارت انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The soloists were ably supported by the University Singers.
[ترجمه گوگل]تکنوازان ماهرانه توسط خوانندگان دانشگاه حمایت شدند
[ترجمه ترگمان]soloists توسط خوانندگان این دانشگاه به خوبی حمایت می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We were ably assisted by a team of volunteers.
[ترجمه حمید] تیمی از داوطلبان، با مهارت به ما کمک کردند
|
[ترجمه گوگل]تیمی از داوطلبان با مهارت به ما کمک کردند
[ترجمه ترگمان]گروهی از داوطلبان با مهارت به ما کمک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was ably assisted by a number of other members.
[ترجمه گوگل]تعدادی دیگر از اعضا با مهارت به او کمک کردند
[ترجمه ترگمان]تعدادی از اعضای دیگر با دقت به او کمک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was ably assisted by her team of researchers.
[ترجمه گوگل]او با مهارت توسط تیم محققین خود کمک می کرد
[ترجمه ترگمان]او به خوبی توسط تیم محققان خود کمک کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I was ably seconded in this research by my son.
[ترجمه گوگل]من با توانایی در این تحقیق توسط پسرم دوم شدم
[ترجمه ترگمان]من در این تحقیقات توسط پسرم موافقت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This is ably done.
[ترجمه گوگل]این کار با مهارت انجام می شود
[ترجمه ترگمان]این کار به خوبی انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ken was ably assisted by seconder Royal Robbins, who has probably drilled more bolts than anyone else.
[ترجمه گوگل]رویال رابینز ثانویه به کن کمک می‌کرد، که احتمالاً بیش از هرکس دیگری پیچ‌ها را سوراخ کرده است
[ترجمه ترگمان]کن راد رابینز، که احتمالا بیش از هر کس دیگری مته دریل را سوراخ کرده بود، با دقت به او کمک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gordon Greenidge, very ably assisted by Gomes.
[ترجمه گوگل]گوردون گرینیج با کمک بسیار ماهرانه گومز
[ترجمه ترگمان]گوردون greenidge، که با مهارت گومز به او کمک کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Stratford, Muldoon and Chandler, ably assisted by newcomer Napier, held command in midfield.
[ترجمه گوگل]استراتفورد، مولدون و چندلر، با کمک ناپیر تازه وارد، فرماندهی خط میانی را بر عهده داشتند
[ترجمه ترگمان]Stratford، Muldoon و چندلر، با کمک newcomer ناپیر که فرماندهی را در میانه میانه به عهده داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this, she was ably assisted by Robert Armour, the deaf missioner for Liverpool.
[ترجمه گوگل]در این کار، رابرت آرمور، مامور ناشنوای لیورپول، به او کمک کرد
[ترجمه ترگمان]در این مورد، او به خوبی توسط رابرت آرمر، ناشنوا کر برای لیورپول کمک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They were ably supported by the Corradini Ensemble and the University Singers, two groups made up of current students.
[ترجمه گوگل]آنها توسط گروه کورادینی و خوانندگان دانشگاه، دو گروه متشکل از دانشجویان فعلی، پشتیبانی می شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها به خوبی توسط گروه corradini و خوانندگان دانشگاه حمایت می شدند، دو گروه از دانشجویان فعلی تشکیل شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hogan ably dissects the issues driving the various manifestations of resistance.
[ترجمه گوگل]هوگان با مهارت مسائل را تشریح می کند که جلوه های مختلف مقاومت را پیش می برد
[ترجمه ترگمان]هوگان با توانایی به حل مشکلات مختلف مقاومت می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• capably, competently, with talent, proficiently
ably means skilfully and successfully.

پیشنهاد کاربران

با مهارت، با زبردستی، ماهرانه، استادانه، با زیرکی، با موفقیت
Skilfully and well
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : enable
✅️ اسم ( noun ) : ability
✅️ صفت ( adjective ) : able
✅️ قید ( adverb ) : ably

بپرس