- She performs ably at her job and will likely be promoted.
[ترجمه گوگل] او در شغل خود به خوبی عمل می کند و احتمالاً ارتقا خواهد یافت [ترجمه ترگمان] او به خوبی کارش را انجام می دهد و به احتمال زیاد ترفیع پیدا می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. abbas used to run his school ably
عباس مدرسه ی خود را استادانه اداره می کرد.
2. She controlled the meeting very ably.
[ترجمه گوگل]او خیلی خوب جلسه را کنترل کرد [ترجمه ترگمان]او این جلسه را با مهارت انجام داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The soloists were ably supported by the University Singers.
[ترجمه گوگل]تکنوازان ماهرانه توسط خوانندگان دانشگاه حمایت شدند [ترجمه ترگمان]soloists توسط خوانندگان این دانشگاه به خوبی حمایت می شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We were ably assisted by a team of volunteers.
[ترجمه حمید] تیمی از داوطلبان، با مهارت به ما کمک کردند
|
[ترجمه گوگل]تیمی از داوطلبان با مهارت به ما کمک کردند [ترجمه ترگمان]گروهی از داوطلبان با مهارت به ما کمک کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was ably assisted by a number of other members.
[ترجمه گوگل]تعدادی دیگر از اعضا با مهارت به او کمک کردند [ترجمه ترگمان]تعدادی از اعضای دیگر با دقت به او کمک کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She was ably assisted by her team of researchers.
[ترجمه گوگل]او با مهارت توسط تیم محققین خود کمک می کرد [ترجمه ترگمان]او به خوبی توسط تیم محققان خود کمک کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I was ably seconded in this research by my son.
[ترجمه گوگل]من با توانایی در این تحقیق توسط پسرم دوم شدم [ترجمه ترگمان]من در این تحقیقات توسط پسرم موافقت کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This is ably done.
[ترجمه گوگل]این کار با مهارت انجام می شود [ترجمه ترگمان]این کار به خوبی انجام شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Ken was ably assisted by seconder Royal Robbins, who has probably drilled more bolts than anyone else.
[ترجمه گوگل]رویال رابینز ثانویه به کن کمک میکرد، که احتمالاً بیش از هرکس دیگری پیچها را سوراخ کرده است [ترجمه ترگمان]کن راد رابینز، که احتمالا بیش از هر کس دیگری مته دریل را سوراخ کرده بود، با دقت به او کمک می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Gordon Greenidge, very ably assisted by Gomes.
[ترجمه گوگل]گوردون گرینیج با کمک بسیار ماهرانه گومز [ترجمه ترگمان]گوردون greenidge، که با مهارت گومز به او کمک کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Stratford, Muldoon and Chandler, ably assisted by newcomer Napier, held command in midfield.
[ترجمه گوگل]استراتفورد، مولدون و چندلر، با کمک ناپیر تازه وارد، فرماندهی خط میانی را بر عهده داشتند [ترجمه ترگمان]Stratford، Muldoon و چندلر، با کمک newcomer ناپیر که فرماندهی را در میانه میانه به عهده داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In this, she was ably assisted by Robert Armour, the deaf missioner for Liverpool.
[ترجمه گوگل]در این کار، رابرت آرمور، مامور ناشنوای لیورپول، به او کمک کرد [ترجمه ترگمان]در این مورد، او به خوبی توسط رابرت آرمر، ناشنوا کر برای لیورپول کمک می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They were ably supported by the Corradini Ensemble and the University Singers, two groups made up of current students.
[ترجمه گوگل]آنها توسط گروه کورادینی و خوانندگان دانشگاه، دو گروه متشکل از دانشجویان فعلی، پشتیبانی می شدند [ترجمه ترگمان]آن ها به خوبی توسط گروه corradini و خوانندگان دانشگاه حمایت می شدند، دو گروه از دانشجویان فعلی تشکیل شده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Hogan ably dissects the issues driving the various manifestations of resistance.
[ترجمه گوگل]هوگان با مهارت مسائل را تشریح می کند که جلوه های مختلف مقاومت را پیش می برد [ترجمه ترگمان]هوگان با توانایی به حل مشکلات مختلف مقاومت می پردازد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• capably, competently, with talent, proficiently ably means skilfully and successfully.
پیشنهاد کاربران
با مهارت، با زبردستی، ماهرانه، استادانه، با زیرکی، با موفقیت
Skilfully and well
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : enable ✅️ اسم ( noun ) : ability ✅️ صفت ( adjective ) : able ✅️ قید ( adverb ) : ably