abloom

/əˈbluːm//əˈbluːm/

معنی: پر شکوفه، شکوفان، غنا
معانی دیگر: شکوفا، پر گل

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: in flower; blooming.

جمله های نمونه

1. flowers were abloom and nightingales were singing
گل ها شکفته و بلبل ها نغمه سرایی می کردند.

2. Thou least abloom my heart until the very last of thy ray.
[ترجمه گوگل]تو حداقل تا آخرین پرتو قلبم را شکوفا می کنی
[ترجمه ترگمان]تو دست کم تا آخرین of در قلب من شکوفه دادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The weeds were abloom with tiny purple blossoms.
[ترجمه گوگل]علف های هرز با شکوفه های ریز ارغوانی شکوفا شده بودند
[ترجمه ترگمان]علف ها با شکوفه های ریز ارغوانی شکفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When marsh tea is abloom, air is permeated with stupefying odor of this medical and poisonous plant.
[ترجمه گوگل]هنگامی که چای مرداب شکوفا می شود، هوا با بوی خیره کننده این گیاه دارویی و سمی نفوذ می کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که چای مرداب abloom است، هوا با بوی مست کننده این گیاه سمی و سمی نفوذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The weeds were abloom with tiny purple blossoms and gave forth an overpowering fragrance.
[ترجمه گوگل]علف های هرز با شکوفه های ریز ارغوانی شکوفا شده بودند و عطر بی نظیری می دادند
[ترجمه ترگمان]علف های سبز با شکوفه های ریز و ارغوانی در میان بود و عطر تندی به او می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Paris herb is abloom – a typical forest herb that grows at islands in the swamp.
[ترجمه گوگل]گیاه پاریس بلوم است - یک گیاه معمولی جنگلی که در جزایر باتلاق رشد می کند
[ترجمه ترگمان]گیاه پاریس در حال شکوفه کردن یک گیاه دارویی است که در جزایر مرداب رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Low temperature storage delayed flower abloom, inhibited fungus infection, thus prolonged the vase life cut flower.
[ترجمه گوگل]نگهداری در دمای پایین شکوفه گل را به تاخیر انداخت، عفونت قارچی را مهار کرد، بنابراین عمر گل بریده را طولانی کرد
[ترجمه ترگمان]ذخیره سازی دما پایین به تعویق افتاد، abloom گل را به تاخیر انداخت، عفونت قارچی مهار کرد، و بدین ترتیب عمر گلدان گل را طولانی تر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To be mature, then love will be abloom and fruitful.
[ترجمه گوگل]برای بالغ شدن، عشق شکوفا و ثمربخش خواهد بود
[ترجمه ترگمان]برای بلوغ، پس عشق abloom و بارور خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the spring all everything around the place is covered with primroses. At the moment wood anemone is abloom.
[ترجمه گوگل]در بهار همه چیز اطراف محل با گل پامچال پوشیده می شود در حال حاضر شقایق چوبی شکوفا شده است
[ترجمه ترگمان]در بهار همه چیز اینجا پر از گل پامچال است در آن دم لاله wood شکفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Michael Deaver brought special shame even to Reagan Administration abloom with scandal.
[ترجمه گوگل]مایکل دیور حتی با رسوایی در دولت ریگان شرمساری خاصی به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان]مایکل Deaver حتی برای مقابله با رسوایی ریگان، شرم ویژه ای را به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پر شکوفه (صفت)
abloom, bloomy, floriferous

شکوفان (صفت)
abloom, floriferous, dehiscent, florescent, proliferous

غنا (صفت)
abloom, bloomy, blooming

انگلیسی به انگلیسی

• in bloom, flowering, blossoming

پیشنهاد کاربران

بپرس