abiogenesis


معنی: تولید خود بخود، ایجاد موجود زنده از مواد بیجان
معانی دیگر: (نظریه ی منسوخ تولید موجود زنده از موجود بی جان) نازیست زایی (spontaneous generation هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the production of living organisms from nonliving matter; spontaneous generation.

جمله های نمونه

1. This second research did not discover conclusion abiogenesis hijack the incident influence to state of children mental hygiene.
[ترجمه گوگل]در این تحقیق دوم نتیجه‌گیری اثر ربوده شدن ابیوژنز بر وضعیت بهداشت روانی کودکان کشف نشد
[ترجمه ترگمان]این تحقیق دوم نتیجه گیری نکرد که abiogenesis اثر حادثه بر بهداشت روانی کودکان را مورد حمله قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Expect a fine predestination abiogenesis!
[ترجمه گوگل]منتظر یک زیست زایی سرنوشت خوب باشید!
[ترجمه ترگمان]انتظار تقدیر ازلی را داشته باشید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The supplies catenary risk consequence estimation that does not decide abiogenesis risk incident is brought about is the difficulty place that the risk estimates.
[ترجمه گوگل]برآورد پیامد خطر زنجیره‌ای منابع که تصمیم نمی‌گیرد حادثه خطر زیست‌زایی ایجاد شود، محل دشواری است که ریسک تخمین می‌زند
[ترجمه ترگمان]ملزومات برآورد خطر ریسک که تصمیم گیری در مورد خطر وقوع ریسک را تعیین نمی کند مشکل است که ریسک برآورد خطر را برآورد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Construct in what environment regardless, the views are all with the close contact of abiogenesis.
[ترجمه گوگل]بدون در نظر گرفتن اینکه در چه محیطی بسازید، نماها همه با تماس نزدیک زیست زایی هستند
[ترجمه ترگمان]بدون توجه به این که چه محیطی در چه محیطی ساخته می شود، این دیدگاه ها در ارتباط نزدیکی با abiogenesis قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Its advantage depends on need not be on a diet, lotus leaf tea is drinkable after period of time, to alimental the hobby is met abiogenesis change, become do not love to eat a stodge .
[ترجمه گوگل]مزیت آن بستگی به عدم نیاز به رژیم غذایی دارد، چای برگ نیلوفر آبی پس از مدتی قابل نوشیدن است، برای تغذیه سرگرمی با تغییر زیست زایی مواجه می شود، تبدیل به خوردن یک استودک نمی شود
[ترجمه ترگمان]مزیت آن بستگی به نیاز به رژیم غذایی، چای برگ نیلوفر آبی بعد از دوره زمانی دارد، برای alimental سرگرمی با تغییر abiogenesis مواجه شده است، و دوست نداشته باشد که یک stodge بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As the hemodynamic factors have great relationship with aneurismal abiogenesis, it became the hotspot of aneurismal study in the world in recent years.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که فاکتورهای همودینامیک ارتباط زیادی با ابیوژنز آنوریسم دارند، در سال های اخیر به کانون مطالعات آنوریسمال در جهان تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که عوامل hemodynamic رابطه خوبی با aneurismal abiogenesis دارند، در سال های اخیر کانون مطالعه aneurismal در جهان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I ask myself Zhao, but the answer have been one regiment air as well, probably imperceptibly abiogenesis of!
[ترجمه گوگل]من از خودم می پرسم ژائو، اما پاسخ یک هوای هنگ نیز بوده است، احتمالاً به طور نامحسوس زیست زایی!
[ترجمه ترگمان]من از خودم می پرسم، اما جواب فقط یک هنگ درجه یک است، احتمالا به طور نامحسوس!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Material basement and migration dynamic are two essential problems that have to be answered by the crust mantle hydrocarbon abiogenesis theory.
[ترجمه گوگل]زیرزمین مواد و دینامیک مهاجرت دو مشکل اساسی هستند که باید توسط نظریه زیست‌زایی هیدروکربنی پوسته پاسخ داده شوند
[ترجمه ترگمان]زیرزمین مادی و دینامیک مهاجرت دو مساله اساسی هستند که باید توسط نظریه abiogenesis hydrocarbon پوسته پاسخ داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For long time, the people have been think that decrepitude is a process of abiogenesis, is the natural regulation that can't resist, the anti-decrepitude is to disobey the physical law.
[ترجمه گوگل]مدت‌هاست که مردم فکر می‌کردند که فرسودگی یک فرآیند زیست‌زایی است، نظم طبیعی است که نمی‌توان در برابر آن مقاومت کرد، ضد فرسودگی نافرمانی از قانون فیزیکی است
[ترجمه ترگمان]برای مدتی طولانی، مردم فکر می کنند که decrepitude یک فرآیند of است، و مقررات طبیعی است که نمی تواند مقاومت کند، اما decrepitude این است که از قانون فیزیکی سرپیچی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تولید خود به خود (اسم)
abiogenesis

ایجاد موجود زنده از مواد بیجان (اسم)
abiogenesis

تخصصی

[علوم دامی] بوجود آمدن موجود زنده از ماده بی جان

انگلیسی به انگلیسی

• creation or evolution of an organism from lifeless material, spontaneous generation (biology)

پیشنهاد کاربران

زایش زنده از نازنده
مترادف biopoesis
( فلسفه )
جمادزایی
بی زیوُ زایی.
abiogenesis ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: نازیست زایی
تعریف: به وجود آمدن خودبه خودی موجود زنده از مواد بی جان|||متـ . زایش خودبه خودی spontaneous generation
برای آبیوژنیز، کلمه بی جان زایی مناسب بوده و در صفحه مربوطه ویکی پدیا نیز این کلمه جایگزین شده است. بقیه معادل های فارسی مانند نازیست زایی و. . . از نظر علمی و ادبیاتی اشتباه می باشند.

بپرس