1. I'm tired of your abiding complaints.
[ترجمه گوگل]از شکایت های همیشگی شما خسته شدم
[ترجمه ترگمان]از شکایت های abiding خسته شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He had an abiding love of the English countryside.
[ترجمه گوگل]او عشقی همیشگی به روستاهای انگلیسی داشت
[ترجمه ترگمان]او یک عشق پایدار به حومه شهر انگلستان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. My abiding memory of our first meeting is of a girl too shy to talk.
[ترجمه گوگل]خاطره ماندگار من از اولین ملاقاتمان مربوط به دختری است که خیلی خجالتی برای صحبت کردن است
[ترجمه ترگمان]خاطره abiding از اولین دیدار، دختری است که از حرف زدن شرم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Phil has a deep and abiding love for his family.
[ترجمه گوگل]فیل عشق عمیق و پایداری به خانواده اش دارد
[ترجمه ترگمان]فیل یه عشق عمیق و پایدار برای خانواده اش داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. My abiding memory is of him watering his plants in the garden on sunny afternoons.
[ترجمه گوگل]خاطره ماندگار من این است که او در بعدازظهرهای آفتابی به گیاهانش در باغ آبیاری می کند
[ترجمه ترگمان]حافظه وفا کننده من از او است که گیاهان خود را بعد از ظهرهای آفتابی آب بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He is an artist with an abiding concern for humanity.
[ترجمه گوگل]او هنرمندی است که همیشه دغدغه انسانیت دارد
[ترجمه ترگمان]او هنرمند است و نسبت به انسانیت وفادار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He has a genuine and abiding love of the craft.
[ترجمه گوگل]او عشق واقعی و پایدار به این حرفه دارد
[ترجمه ترگمان]او عشق حقیقی و وفادار به کشتی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In fact this might be one of the abiding lessons on the tour; the need for patience and cool-headed skill.
[ترجمه گوگل]در واقع این ممکن است یکی از درس های ماندگار در این تور باشد نیاز به صبر و مهارت خونسردی
[ترجمه ترگمان]در حقیقت این ممکن است یکی از درس های abiding در این سفر باشد؛ نیاز به صبر و مهارت خونسرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Gardiner's abiding interest in law reform changed the picture dramatically.
[ترجمه گوگل]علاقه همیشگی گاردینر به اصلاح قانون، تصویر را به طرز چشمگیری تغییر داد
[ترجمه ترگمان]علاقه abiding گاردینر به اصلاح قانون، تصویر را به طرز چشمگیری تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Nevertheless, few literary movements have exhibited such an abiding preoccupation with establishing antecedents in order to defend and define their textual practices.
[ترجمه گوگل]با این وجود، تعداد کمی از جنبشهای ادبی چنین مشغلهای را با ایجاد پیشینیان به منظور دفاع و تعریف شیوههای متنی خود نشان دادهاند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، برخی از جنبش های ادبی چنان مشغولیت abiding را با ایجاد سوابق برای دفاع و تعریف شیوه های نوشتاری آن ها نشان داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Why should law abiding citizens pay extra?
[ترجمه گوگل]چرا شهروندان قانونمند باید هزینه اضافی بپردازند؟
[ترجمه ترگمان]چرا باید شهروندان مطیع قانون پول بیشتری پرداخت کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His father had an abiding interest in nature.
[ترجمه گوگل]پدرش علاقه ای همیشگی به طبیعت داشت
[ترجمه ترگمان]پدرش به طبیعت علاقه شدیدی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. An abiding memory of Baden is the harmony of the old town.
[ترجمه گوگل]خاطره ماندگار بادن، هماهنگی شهر قدیمی است
[ترجمه ترگمان]یک خاطره پایدار از با دن هماهنگی آن شهر قدیمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She had a basic and abiding belief in democratic systems.
15. The abiding informal rules are the meeting of obligations for the rest of the gang.
[ترجمه گوگل]قوانین غیررسمی پایبند به تعهدات بقیه اعضای باند است
[ترجمه ترگمان]قوانین غیر رسمی مطیع، جلسه تعهدات برای بقیه باند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید