aberrance

/æˈberəns//æˈberəns/

معنی: انحراف، گمراهی، کجراهی
معانی دیگر: ضلالت

جمله های نمونه

1. If there has beensome aberrance, what it looks like today?
[ترجمه گوگل]اگر مقداری انحراف وجود داشته است، امروز چگونه به نظر می رسد؟
[ترجمه ترگمان]اگر there وجود داشته باشد، امروز چه شکلی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Aberrance of the Chromosomal in 20 patients 7 % in 545 patients ) .
[ترجمه گوگل]انحراف کروموزومی در 20 بیمار 7 % در 545 بیمار
[ترجمه ترگمان]Aberrance کروموزومی در ۲۰ بیمار ۷ % در ۵۴۵ بیمار)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Even the picture has the aberrance and big yawp; it also has the high extracting precision.
[ترجمه گوگل]حتی تصویر دارای انحراف و انحراف بزرگ است همچنین از دقت استخراج بالایی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]حتی تصویر دارای aberrance و yawp بزرگ است؛ همچنین دقت بالای استخراج را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. DNA methylation and its aberrance play an important role in the human development and tumorigenesis.
[ترجمه گوگل]متیلاسیون DNA و ناهنجاری آن نقش مهمی در رشد انسان و تومورزایی دارد
[ترجمه ترگمان]متیلاسیون DNA و aberrance نقش مهمی در توسعه انسانی و تومورزایی پستان ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The essential matter of the corruption is the aberrance and abuse of power.
[ترجمه گوگل]موضوع اساسی فساد، انحراف و سوء استفاده از قدرت است
[ترجمه ترگمان]مساله اصلی فساد، فساد و سواستفاده از قدرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Results : Translating the DNA sequences of the aberrance coronary virus and then getting its full gene chip.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: ترجمه توالی‌های DNA ویروس کرونر ناهنجار و سپس دریافت تراشه ژنی کامل آن
[ترجمه ترگمان]نتایج: تبدیل توالی DNA ویروس آنفولانزای خوکی و سپس دریافت یک تراشه کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Researching on the aberrance of and technological premium can adopt different methods according to different views.
[ترجمه گوگل]تحقیق در مورد انحراف و حق بیمه تکنولوژیک می تواند با توجه به دیدگاه های مختلف روش های مختلفی را اتخاذ کند
[ترجمه ترگمان]تحقیق در مورد the و حق بیمه تکنولوژیکی می تواند روش های مختلفی را با توجه به دیدگاه های مختلف اتخاذ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Results: In 146 cases of chromosomes aberrance, the rate of abnormal eu-chromosome number and abnormal euchromosome structure was 8% (7/14 and 2 5% (43/
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: در 146 مورد انحراف کروموزوم، میزان غیرطبیعی تعداد کروموزوم و ساختار اکروموزوم غیرطبیعی 8 درصد (14/7 و 2 و 5 درصد) بود (43/
[ترجمه ترگمان]نتایج: در ۱۴۶ مورد کروموزوم های aberrance، نرخ کروموزوم غیر عادی و ساختار غیر عادی euchromosome ۸ % (۷ \/ ۱۴ و ۲ ۵ % بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But in the process, operating behavior of China's investment fund produced aberrance in some degree.
[ترجمه گوگل]اما در این فرآیند، رفتار عملیاتی صندوق سرمایه گذاری چین تا حدودی باعث انحراف شد
[ترجمه ترگمان]اما در این فرآیند، رفتار عملیاتی صندوق سرمایه گذاری چین aberrance را در برخی موارد ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is a more important effect that the electromagnetic pollution may accelerate germ plasm aberrance. It leads to the confusion of biothythm and illness.
[ترجمه گوگل]این یک اثر مهمتر است که آلودگی الکترومغناطیسی ممکن است انحراف پلاسمای جوانه را تسریع کند منجر به سردرگمی بیوتیتم و بیماری می شود
[ترجمه ترگمان]این اثر بسیار مهمی است که آلودگی الکترومغناطیسی ممکن است نطفه خفه کردن میکروب را تسریع کند این بیماری منجر به سردرگمی of و بیماری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After compression disposing, along with the different ratio of compression there is different to aberrance in the resumptive data with the appearance of false high frequency.
[ترجمه گوگل]پس از دفع فشرده سازی، همراه با نسبت های مختلف فشرده سازی، در داده های مجدد با ظاهر فرکانس بالا کاذب، انحراف متفاوتی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بعد از فشرده سازی، همراه با نسبت متفاوت فشرده سازی، در داده های resumptive با ظهور فرکانس بالا کاذب، متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It has been proved that nuclear radiation will lead to genetic aberrance.
[ترجمه گوگل]ثابت شده است که تشعشعات هسته ای منجر به انحراف ژنتیکی می شود
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که تشعشع هسته ای به aberrance ژنتیکی منجر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sexual behavior before marriage is amative phase has be contrary to the aberrance behavior at social morality, it has very big harm sex to the development of love.
[ترجمه گوگل]رفتار جنسی قبل از ازدواج در مرحله آمیختگی است، برخلاف رفتار ناهنجار در اخلاق اجتماعی، آسیب بسیار بزرگی برای رشد عشق دارد
[ترجمه ترگمان]رفتار جنسی پیش از ازدواج بر خلاف رفتار aberrance در اخلاق اجتماعی است، که رابطه جنسی خیلی بزرگ با رشد عشق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Even if it worked with - phase sine, - phase line current would have non - sine aberrance and produce wave - electricity.
[ترجمه گوگل]حتی اگر با - فاز سینوسی کار می کرد - جریان خط فاز دارای انحراف غیر سینوسی و تولید موج - الکتریسیته خواهد بود
[ترجمه ترگمان]حتی اگر این پروژه با سرعت سینوسی تک فازی کار کند، جریان خط فاز غیر سینوسی خواهد داشت و موج - الکتریسیته تولید خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انحراف (اسم)
aberrance, deviation, deflection, departure, aberration, perversion, deviance, inclination, leaning, trepan, perturbation, digression, skew, offset, slope, leeway, corruption, deflexion, refraction, fall-off, detour, deviancy, invert, perversity, yaw

گمراهی (اسم)
aberrance, aberration, misdirection, loss, amusement, slip, obliquity, errancy

کجراهی (اسم)
aberrance, aberration

تخصصی

[زمین شناسی] انحراف، گمراهی، ضلالت، کجراهی .

انگلیسی به انگلیسی

• wandering from the correct path, going astray; deviation from what is normal, abnormality

پیشنهاد کاربران

بپرس