1. the abduction of a limb
ورابری یک اندام
2. Armed robbery and abduction have been on the increase countrywide.
[ترجمه گوگل]سرقت مسلحانه و آدم ربایی در سراسر کشور رو به افزایش است
[ترجمه ترگمان]دزدی مسلحانه و آدم ربایی در سراسر کشور صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The abduction sparked a house-to-house search in the Willenhall area.
[ترجمه گوگل]این آدم ربایی باعث جستجوی خانه به خانه در منطقه ویلن هال شد
[ترجمه ترگمان]این آدم ربایی منجر به جستجوی خانه به خانه در ناحیه Willenhall شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Detectives are questioning a woman about the child's abduction.
[ترجمه گوگل]کارآگاهان در حال بازجویی از زنی در مورد ربوده شدن کودک هستند
[ترجمه ترگمان]کارآگاه ها درباره دزدیده شدن بچه از یه زن بازجویی میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Lacer said police are still investigating the alleged abduction of Mendoza and her children.
[ترجمه گوگل]لیسر گفت که پلیس همچنان در حال تحقیق درباره ربوده شدن مندوزا و فرزندانش است
[ترجمه ترگمان]Lacer گفت که پلیس هنوز در حال تحقیق درباره ربوده شدن مندوزا و بچه هایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was convicted of abduction with intent to defile and could be sentenced to 20 years to life imprisonment.
[ترجمه گوگل]او به اتهام آدم ربایی به قصد توهین مجرم شناخته شد و ممکن است به 20 سال تا حبس ابد محکوم شود
[ترجمه ترگمان]او متهم به آدم ربایی با قصد آلوده کردن است و می تواند به ۲۰ سال حبس ابد محکوم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He was charged with abduction.
8. The abduction of Pam McGill prior to her murder occurred on a county line.
[ترجمه گوگل]ربودن پم مک گیل قبل از قتل او در خط یک شهرستان اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]ربودن of مک گیل از قتل او در یک بخش از شهر رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. For example, most abduction experiences, which often take place in childhood, are repressed and have to be recovered using hypnosis.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بیشتر تجربیات آدم ربایی، که اغلب در دوران کودکی اتفاق می افتد، سرکوب شده و باید با استفاده از هیپنوتیزم بازیابی شوند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، اغلب تجربیات آدم ربایی که اغلب در دوران کودکی اتفاق می افتد، سرکوب می شوند و باید با استفاده از هیپنوتیزم التیام یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The boys are also accused of the attempted abduction of another youngster.
[ترجمه گوگل]این پسران همچنین متهم به اقدام به آدم ربایی یک جوان دیگر هستند
[ترجمه ترگمان]این پسران همچنین به ربودن یک جوان دیگر متهم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Five days after his abduction, he was released, battered and dazed, a few blocks from his residence in Seoul.
[ترجمه گوگل]پنج روز پس از ربوده شدن، او در چند بلوک محل اقامتش در سئول، کتک خورده و گیج شده آزاد شد
[ترجمه ترگمان]پنج روز پس از ربوده شدنش، او آزاد شد، داغان و گیج، چند بلوک از محل اقامت او در سئول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Holt is currently serving five years for child abduction.
[ترجمه گوگل]هولت در حال حاضر به دلیل کودک ربایی به مدت پنج سال در زندان است
[ترجمه ترگمان]هولت در حال حاضر پنج سال برای ربودن کودکان خدمت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. After Zeus's abduction of Aegina, her father the River-god Asopus came to Corinth in search of her.
[ترجمه گوگل]پس از ربودن آگینا توسط زئوس، پدرش، خدای رودخانه، آسوپوس، در جستجوی او به کورینت آمد
[ترجمه ترگمان]پس از ربوده شدن Zeus از Aegina، پدرش the - در جستجوی او به کورنت آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Finally, we examine the relationship between abduction and probability with the hope of establishing a probability-based formal theory of abductive pragmatics.
[ترجمه گوگل]در نهایت، ما رابطه بین آدم ربایی و احتمال را با امید به ایجاد یک نظریه رسمی مبتنی بر احتمال از عمل شناسی ربایشی بررسی می کنیم
[ترجمه ترگمان]در نهایت، ما رابطه بین آدم ربایی و احتمال را با امید به ایجاد یک نظریه رسمی مبتنی بر احتمال of pragmatics مورد بررسی قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید