abaft

/əˈbæft//əˈbɑːft/

معنی: بطرف عقب، پشت
معانی دیگر: به سوی عقب یا در عقب کشتی، به سمت پاشنه، عقب

بررسی کلمه

حرف اضافه ( preposition )
• : تعریف: in nautical terminology, toward the stern from; behind.
قید ( adverb )
• : تعریف: in nautical terminology, toward the stern; aft.
متضاد: forward

جمله های نمونه

1. Abaft the after head is a large locker accessed either through a door in the head or from the cockpit.
[ترجمه گوگل]پشت سر عقب یک قفسه بزرگ است که از طریق دری در سر یا از کابین خلبان قابل دسترسی است
[ترجمه ترگمان]abaft بعد از آن یک کمد بزرگ است که به هر دری در داخل یا از کابین دسترسی پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't feel bad gcanoeing old. I am appropriate abaft you.
[ترجمه گوگل]با gcanoeing قدیمی احساس بدی نداشته باشید من برای شما مناسب هستم
[ترجمه ترگمان]احساس پیری نکن من درست پشت سرت هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The huge bull caught him abaft the wheel - house and slammed him in the air.
[ترجمه گوگل]گاو بزرگ او را پشت چرخ - خانه گرفت و به هوا کوبید
[ترجمه ترگمان]گاو بزرگ او را به پشت فرمان انداخت و در هوا محکم کوبید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pcharter absolute your absorption to the screen abaft me and I'll dim the ablazes.
[ترجمه گوگل]Pcharter مطلق جذب شما به صفحه نمایش از من بیرون می آید و من شعله ها را کم می کنم
[ترجمه ترگمان]Pcharter به صفحه پشت سرم توجه کنید و من the را ضعیف خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And abaft every bootless man, there are two.
[ترجمه گوگل]و پس از هر مرد بی چکمه، دو نفر هستند
[ترجمه ترگمان]و پشت هر مرد بی مصرفی دو نفر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Abruzzi: Take my duke so we can put all this abaft us.
[ترجمه گوگل]آبروزی: دوک من را بردارید تا بتوانیم همه اینها را از سرمان بیرون کنیم
[ترجمه ترگمان]دوک من رو ببر تا بتونیم همه اینا رو پشت سر بذاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But according to the claimed accounts apprenticeship group, the alignment abaft today's move, agents don't consistently get the advice they need.
[ترجمه گوگل]اما با توجه به گروه کارآموزی حساب‌های ادعایی، پس از حرکت امروز، نمایندگان به‌طور مداوم توصیه‌های مورد نیاز خود را دریافت نمی‌کنند
[ترجمه ترگمان]اما با توجه به ادعای گروه کارآموزی ادعا شده، the حرکت امروزی، عوامل به طور مداوم توصیه هایی که نیاز دارند را دریافت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Be careful the mule is a vicious beast, not safe abaft the beam.
[ترجمه گوگل]مواظب باش که قاطر یک جانور شرور است نه پشت پرتو امن
[ترجمه ترگمان]مراقب باش که قاطر یک حیوان درنده است، نه به پشت تیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ships with square sails sail fairly efficiently with the wind abaft.
[ترجمه گوگل]کشتی‌هایی که بادبان‌های مربعی دارند، با وزش باد نسبتاً کارآمد حرکت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]کشتی ها با بادبان های مربع به اندازه کافی با باد حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The mule is a vicious beast, not safe abaft the beam .
[ترجمه گوگل]قاطر حیوانی شرور است، پشت پرتو امن نیست
[ترجمه ترگمان]قاطر یک حیوان درنده است، نه به پشت تیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بطرف عقب (قید)
abaft, rearward, astern

پشت (حرف اضافه)
abaft

انگلیسی به انگلیسی

• in the direction of the stern (nautical)

پیشنهاد کاربران

عقب، پشت، به طرف عقب، در عقب کشتی
به سمت پاشنه، از . . . به پاشنه نزدیک تر، پشتِ ( در دریانوردی )
به سمت پاشنه ( کشتی )
دُم سو
به طرف دم کشتی
abaft ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: پاشنه سو
تعریف: موقعیت یا محلی رو به پاشنۀ شناور

بپرس