atomicity

/ˌætəmˈɪsɪti//ˌætəmˈɪsɪti/

(شیمی) وزن اتمی (وزن اتم هر جسم برحسب واحد اتمی جرم - وزن متوسط همه ی ایزوتوپ های هر جسم)، حالت اتمی، متشکل از اتم بودن، (شیمی) شمار اتم ها در یک ملکول، (شیمی) شمار اتم های قابل جابجایی در ملکول، ظرفیت اتمی، تعداد اتمهای یک مولکول

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the number of atoms in a molecule.

(2) تعریف: the state of being made up of atoms.

جمله های نمونه

1. Mnesia supports ACID (Atomicity, Consistency, Isolation and Durability), but also offers the ability to perform in memory only operations on tables (at the expense of durability).
[ترجمه گوگل]Mnesia از ACID (اتمیسیته، سازگاری، جداسازی و دوام) پشتیبانی می کند، اما همچنین توانایی انجام عملیات در حافظه را فقط روی جداول (به هزینه دوام) ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]Mnesia از ACID پشتیبانی می کند (Atomicity، سازگاری، جداسازی و Durability)، اما توانایی اجرا در حافظه فقط عملیات روی جداول (با هزینه دوام)را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are additional problems with volatile and the atomicity of 64-bit variables, but this is beyond the scope of this article.
[ترجمه گوگل]مشکلات دیگری در مورد فرار و اتمی بودن متغیرهای 64 بیتی وجود دارد، اما این خارج از حوصله این مقاله است
[ترجمه ترگمان]مشکلات دیگری با ناپایداری و atomicity متغیرهای ۶۴ بیتی وجود دارد، اما این فراتر از محدوده این مقاله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Better data reliability is now ensured through true atomicity, consistency, isolation, and durability (ACID) support, and when devices experience battery power issues and connectivity disruptions.
[ترجمه گوگل]قابلیت اطمینان بهتر داده‌ها اکنون از طریق پشتیبانی اتمی واقعی، سازگاری، جداسازی و دوام (ACID) تضمین می‌شود، و زمانی که دستگاه‌ها با مشکلات برق باتری و اختلال در اتصال مواجه می‌شوند
[ترجمه ترگمان]قابلیت اعتماد بهتر داده ها هم اکنون از طریق پشتیبانی حقیقی، سازگاری، انزوا و دوام (ACID)تضمین شده است و هنگامی که دستگاه ها دارای مشکلات قدرت باتری و اختلالات اتصال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The guarantee of atomicity is limited to individual operations; when multiple operations must be performed as a unit, a more coarse-grained synchronization mechanism must be used.
[ترجمه گوگل]تضمین اتمی بودن محدود به عملیات فردی است هنگامی که چندین عملیات باید به عنوان یک واحد انجام شود، باید از مکانیزم همگام سازی درشت دانه استفاده شود
[ترجمه ترگمان]تضمین of محدود به عملیات فردی است؛ زمانی که چندین عملیات باید به صورت یک واحد انجام شود، یک مکانیزم هماهنگ سازی دقیق، باید مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Atomicity: If successful, then all the operations happen, and if unsuccessful, then none of the operations happen.
[ترجمه گوگل]اتمی: اگر موفقیت آمیز باشد، تمام عملیات ها اتفاق می افتد و اگر ناموفق باشد، هیچ یک از عملیات ها اتفاق نمی افتد
[ترجمه ترگمان]Atomicity: اگر موفق باشد، همه عملیات رخ می دهد و اگر ناموفق باشد، هیچ کدام از این عملیات ها اتفاق نمی افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The guarantee of atomicity means that either all or none of these operations will occur, hence ensuring overall data integrity.
[ترجمه گوگل]ضمانت اتمی بودن به این معنی است که یا همه یا هیچ یک از این عملیات انجام نخواهد شد و از این رو یکپارچگی داده ها را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]تضمین of به این معنی است که همه یا هیچ یک از این عملیات ها روی نمی دهند، از این رو تضمین تمامیت کلی داده را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. IntelliFlow loose the need of atomicity, consistency, isolation required by traditional transaction model and propose the concept of demarcation point to implement part compensation.
[ترجمه گوگل]IntelliFlow نیاز به اتمی، سازگاری، انزوا مورد نیاز مدل تراکنش سنتی را از بین می برد و مفهوم نقطه مرزی را برای اجرای جبران بخشی پیشنهاد می کند
[ترجمه ترگمان]IntelliFlow ها نیاز به atomicity، ثبات، انزوای لازم مورد نیاز مدل معامله سنتی را آزاد کرده و مفهوم تعیین حدود سهم را پیشنهاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Atomicity: Either all steps that are part of the transaction happen or none will happen.
[ترجمه گوگل]اتمیسیته: یا تمام مراحلی که بخشی از تراکنش هستند اتفاق می‌افتند یا هیچ کدام اتفاق نمی‌افتد
[ترجمه ترگمان]Atomicity: هر دو مراحلی که بخشی از تراکنش ها هستند رخ می دهند و یا اتفاقی نخواهد افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Atomicity requires that both withdrawal and deposit should happen in one go, or neither must occur.
[ترجمه گوگل]اتمی بودن مستلزم آن است که هم برداشت و هم واریز باید یکباره اتفاق بیفتد یا هیچکدام نباید اتفاق بیفتند
[ترجمه ترگمان]Atomicity مستلزم آن است که هر دو ترک و سپرده باید در یک مرحله رخ دهد، یا باید رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Results showed that larger the atomicity of gas, larger destroy it will induced to cathode.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که هر چه اتمی گاز بیشتر باشد، تخریب بزرگتر آن به کاتد القا می شود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که بزرگ تر شدن گاز، تخریب بزرگ تر آن به کاتد خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dal í uses logging to implement atomicity and durability of transactions.
[ترجمه گوگل]دال از ورود به سیستم برای اجرای اتمی و دوام تراکنش ها استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]Dal i از قطع درختان برای اجرای atomicity و دوام معاملات استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But then you lose the whole purpose of locking and atomicity, which clearly shows the necessity of using the memory constraint.
[ترجمه گوگل]اما پس از آن شما کل هدف قفل و اتمی را از دست می دهید، که به وضوح لزوم استفاده از محدودیت حافظه را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]اما بعد تمام هدف قفل کردن و قفل کردن را از دست می دهید که به وضوح لزوم استفاده از محدودیت حافظه را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Execution of such programs typically results in the processing of a sequence of transactions, where each transaction is assumed to be a unit of atomicity and recovery.
[ترجمه گوگل]اجرای چنین برنامه‌هایی معمولاً منجر به پردازش دنباله‌ای از تراکنش‌ها می‌شود که در آن هر تراکنش یک واحد اتمی و بازیابی فرض می‌شود
[ترجمه ترگمان]اجرای این برنامه ها معمولا منجر به پردازش یک رشته از تراکنش ها می شود که در آن هر تراکنش واحد اندازه گیری و بازیابی محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The properties of two-dimensional polaron in the polar crystal are expounded by means of a model which takes account of the atomicity of the lattice.
[ترجمه گوگل]خواص پلارون دو بعدی در کریستال قطبی با استفاده از مدلی که اتمی بودن شبکه را در نظر می گیرد توضیح داده می شود
[ترجمه ترگمان]ویژگی های of دو بعدی در بلور قطبی با استفاده از مدلی که از the شبکه در نظر گرفته شده است، تشریح می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• power of an atom

پیشنهاد کاربران

atomicity ( فیزیک )
واژه مصوب: اتمینگی
تعریف: اتمی بودن ماده
( فلسفه ) خرده انگاری
اَتمینگی
کامپیوتر :
یا یک تراکنش همه ی ون انجام می شود یا هیچ اجرا نمی شود.

بپرس