astringency

/əˈstrɪndʒəsi//əˈstrɪndʒəsi/

معنی: سخت گیری
معانی دیگر: قابضیت

جمله های نمونه

1. Tea polyphenols show great effects on astringency of tea taste.
[ترجمه گوگل]پلی فنول های چای تاثیر زیادی بر قابض بودن طعم چای دارند
[ترجمه ترگمان]این پلی فنول ها تاثیرات زیادی بر astringency طعم چای دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The palate shows sour cherries and tobacco, with astringency. Medium length with some tannin.
[ترجمه گوگل]کام آلبالو و تنباکو را با قابض نشان می دهد طول متوسط ​​با مقداری تانن
[ترجمه ترگمان]The cherries ترش و تنباکو را با astringency نشان می دهد طول متوسط با کمی tannin
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The astringency of algorithm was improved through coding the duration of unit operating status.
[ترجمه گوگل]دقت الگوریتم از طریق کدگذاری مدت زمان وضعیت عملکرد واحد بهبود یافت
[ترجمه ترگمان]The الگوریتم از طریق کدگذاری طول مدت کارکرد واحد بهبود یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The results indicated that the bitterness and astringency of purple tealeaf would be reduced or restrained by adding edible protein in purple tealeaf.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که تلخی و قابض بودن برگ بنفش با افزودن پروتئین خوراکی در برگ بنفش کاهش می یابد یا مهار می شود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که تلخی و astringency of های بنفش با اضافه کردن پروتئین خوراکی در tealeaf بنفش کاهش یا مهار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Meanwhile, the paper analyzes the astringency and dynamic characteristic of the arithmetic of the compensation system.
[ترجمه گوگل]در همین حال، مقاله قابض بودن و مشخصه دینامیکی محاسبات سیستم جبران را تحلیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، این مقاله مشخصه دینامیک و دینامیک محاسباتی سیستم جبران را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some astringency is inherent in tea, but green tea is more astringent than black.
[ترجمه گوگل]مقداری قابض بودن در چای ذاتی است، اما چای سبز قابض تر از سیاه است
[ترجمه ترگمان]برخی از astringency در چای جنبه ذاتی دارند، اما چای سبز بیشتر سفت و سفت است تا سیاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In addition, some characters of robustness and astringency of adaptive system is researched in the paper.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، برخی از ویژگی های استحکام و قابض بودن سیستم تطبیقی ​​در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، برخی از شخصیت های نیرومندی و astringency سیستم تطبیقی در این مقاله مورد تحقیق قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The model with good astringency and stability can meet needs for bearing line detection completely.
[ترجمه گوگل]مدل با قابض و پایداری خوب می تواند نیازهای تشخیص خط بلبرینگ را به طور کامل برآورده کند
[ترجمه ترگمان]مدل با قابلیت اطمینان و پایداری خوب می تواند نیاز به تشخیص خط به طور کامل داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. RESULTS: GAS can eliminate acute inflammation, and has astringency and extrasomatic antibiotic function.
[ترجمه گوگل]نتایج: GAS می تواند التهاب حاد را از بین ببرد و دارای عملکرد آنتی بیوتیکی قابض و خارج از تنی است
[ترجمه ترگمان]نتایج: گاز می تواند التهاب حاد را از بین ببرد و خاصیت antibiotic و extrasomatic را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The improved arithmetic enhances astringency and astringent rate of the simulation with saturated accuracy, reduces the iteration time obviously.
[ترجمه گوگل]محاسبات بهبود یافته قابض بودن و نرخ قابض شبیه سازی را با دقت اشباع شده افزایش می دهد و زمان تکرار را به وضوح کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]حسابی بهبود یافته میزان astringency و astringent شبیه سازی با دقت اشباع را افزایش می دهد، زمان تکرار را به طور واضح کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. However, the global astringency of the interior point method for nonconvex problems is doubtful theoretically.
[ترجمه گوگل]با این حال، گسیختگی جهانی روش نقطه داخلی برای مسائل غیر محدب از نظر نظری مشکوک است
[ترجمه ترگمان]با این حال، astringency جهانی روش نقطه درونی برای مشکلات nonconvex از لحاظ نظری مردد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The calculation of a practical example shows that this method has better astringency with certain reliability.
[ترجمه گوگل]محاسبه یک مثال عملی نشان می دهد که این روش دارای قابض بهتری با قابلیت اطمینان خاص است
[ترجمه ترگمان]محاسبه یک مثال کاربردی نشان می دهد که این روش دارای قابلیت اطمینان خاصی با قابلیت اطمینان خاصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Experimental results show this method has some advantages in aspects of executive time and astringency.
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می دهد که این روش از نظر زمان اجرایی و قابض بودن دارای مزایایی است
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان می دهد که این روش در جنبه های زمان اجرایی و astringency مزایایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The process, in which the tea develops its characteristic astringency, is known as fermentation.
[ترجمه گوگل]فرآیندی که در آن چای خاصیت قابض بودن خود را ایجاد می کند، به عنوان تخمیر شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]فرآیندی که در آن چای مشخصه خود را توسعه می دهد، به عنوان تخمیر شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The endosperm of the nut owes its marked degree of astringency.
[ترجمه گوگل]آندوسپرم آجیل مدیون درجه مشخصی از قابض بودن آن است
[ترجمه ترگمان]The آجیل به میزان مشخصی از astringency بدهکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سخت گیری (اسم)
austerity, rigor, severity, astringency, crackdown, rigidity, stringency

انگلیسی به انگلیسی

• severity, harshness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : astringency / astringent
✅️ صفت ( adjective ) : astringent
✅️ قید ( adverb ) : astringently
گسی، طعم گس

بپرس