asbestos

/æˈsbestəs//æsˈbestəs/

معنی: پنبه نسوز، پنبه کوهی، سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
معانی دیگر: asbestus : پنبه نسوز، سنگ معدنی دارای رشته های بلند مانند امفیبل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: asbestoid (adj.), asbestous (adj.)
(1) تعریف: one of two forms of a mineral that can be separated into fibers, is not combustible, and is resistant to chemical action, used to make fireproofing and insulating materials.

(2) تعریف: the material made from this mineral.

جمله های نمونه

1. Asbestos can be used to insulate a cooking stove.
[ترجمه مهربان] از آزبست می توان برای عایق بندی اجاق غذا استفاده کرد
|
[ترجمه گوگل]از آزبست می توان برای عایق کاری اجاق گاز استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]Asbestos را می توان برای عایق کردن یک اجاق گاز استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Workers who handle asbestos need to wear protective clothing.
[ترجمه فرزانه] کارگرانی که با پنبه نسوز سروکار دارند, باید لباس های محافظ بپوشند.
|
[ترجمه گوگل]کارگرانی که آزبست کار می کنند باید لباس محافظ بپوشند
[ترجمه ترگمان]کارگرانی که پنبه نسوز را کنترل می کنند باید لباس های محافظ بپوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The American government classifies both asbestos and environmental tobacco smoke as class one carcinogens.
[ترجمه گوگل]دولت آمریکا هم آزبست و هم دود تنباکوی محیطی را به عنوان مواد سرطان زا طبقه یک طبقه بندی می کند
[ترجمه ترگمان]دولت آمریکا هم پنبه نسوز و هم استعمال دخانیات را به عنوان یکی از مواد سرطان زا طبقه بندی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Breathing asbestos - laden air may be hazardous to health.
[ترجمه گوگل]تنفس آزبست - هوای مملو از هوا ممکن است برای سلامتی مضر باشد
[ترجمه ترگمان]تنفس سالم asbestos ممکن است برای سلامتی خطرناک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Only products containing blue asbestos, which is today used only in very small quantities, will now be affected.
[ترجمه گوگل]فقط محصولات حاوی آزبست آبی که امروزه فقط در مقادیر بسیار کم استفاده می شود، اکنون تحت تأثیر قرار خواهند گرفت
[ترجمه ترگمان]تنها محصولاتی که حاوی پنبه نسوز هستند، که امروزه تنها در مقادیر بسیار کم مورد استفاده قرار می گیرد، در حال حاضر تحت تاثیر قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Indeed, asbestos is a prime example of how marginal exposure to carcinogens does not cause disease.
[ترجمه گوگل]در واقع، آزبست نمونه بارز این است که چگونه مواجهه نهایی با مواد سرطان زا باعث بیماری نمی شود
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، آزبست یک نمونه اصلی از این است که چگونه مواجهه حاشیه ای در مواد سرطان زا منجر به بیماری نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Blue asbestos is known to be highly carcinogenic.
[ترجمه گوگل]آزبست آبی به عنوان بسیار سرطان زا شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]پنبه نسوز به شدت سرطان زا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A third illustration is asbestos manufacture, which is implicated in fatal illness amongst employees and others.
[ترجمه گوگل]مثال سوم، تولید آزبست است که در بیماری کشنده در میان کارکنان و دیگران نقش دارد
[ترجمه ترگمان]تصویر سوم تولید آزبست است، که در بیماری های کشنده در میان کارکنان و دیگران دخیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The asbestos partitions in our new co-op house became my intimate terror.
[ترجمه گوگل]پارتیشن‌های آزبست در خانه جدید ما به وحشت صمیمی من تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]الیاف asbestos توی خونه جدید ما، ترس و وحشت من شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Still the previous spills of asbestos in the factory had not led to any action by the workers.
[ترجمه گوگل]هنوز نشت قبلی آزبست در کارخانه منجر به هیچ اقدامی از سوی کارگران نشده بود
[ترجمه ترگمان]هنوز نشت قبلی آزبست در کارخانه به هیچ اقدام کارگران منجر نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ruby's solicitor has dealt with a number of asbestos cases connected with the Swindon Works.
[ترجمه گوگل]وکیل روبی با تعدادی از موارد آزبست مرتبط با Swindon Works برخورد کرده است
[ترجمه ترگمان]وکیل روبی با تعدادی از موارد آزبست مرتبط با آثار Swindon سروکار داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But Selikoff persisted in his campaign against asbestos, aided and abetted by labor unions and environmental groups.
[ترجمه گوگل]اما سلیکوف در کمپین خود علیه آزبست، با حمایت و حمایت اتحادیه‌های کارگری و گروه‌های محیط‌زیست، پافشاری کرد
[ترجمه ترگمان]اما Selikoff در مبارزه خود با آزبست، کمک و حمایت از اتحادیه های کارگری و گروه های زیست محیطی پافشاری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They issued asbestos gloves, but we never carried them.
[ترجمه گوگل]آنها دستکش آزبست صادر کردند، اما ما هرگز آنها را حمل نکردیم
[ترجمه ترگمان]آن ها دستکش های asbestos را کردند، اما ما هرگز آن ها را حمل نکردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The cancer was possibly caused by exposure to asbestos.
[ترجمه گوگل]این سرطان احتمالاً در اثر قرار گرفتن در معرض آزبست ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]سرطان ممکن است ناشی از قرار گرفتن در معرض آزبست بوده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پنبه نسوز (اسم)
asbestos

پنبه کوهی (اسم)
asbestos

سنگ معدنی دارای رشته های بلند (اسم)
asbestos

تخصصی

[شیمی] (=asbestus) پنبه نسوز، پنبه کوهى، سنگ معدنى داراى رشته هاى بلند(مانند امفیبل )
[عمران و معماری] پنبه نسوز - پنبه کوهی - آزبست - سنگ پنبه
[مهندسی گاز] نسوز، پنبه نسوز
[نساجی] آسبست - پنبه کوهی - پنبه نسوز
[نفت] پنبه ی نسوز
[پلیمر] پنبه نسوز، آزبست
[آب و خاک] پنبه کوهی، دربرخی متون مترادف بارش آمده است.

انگلیسی به انگلیسی

• fireproof material
asbestos is a grey material which does not burn, and is used in making some fireproof materials.

پیشنهاد کاربران

asbestos ( شیمی )
واژه مصوب: پنبۀ نسوز
تعریف: کانی سیلیکاتی لیفی شکلی که در برابر گرما مقاوم و ازنظر شیمیایی بی اثر است

بپرس